1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

پرسه‌در آشفته بازار هنرهای تجسمی در دوره پس از انقلاب

۱۳۸۸ بهمن ۱۹, دوشنبه

انقلاب در هنرهای تجسمی گسستی عمیق ایجاد کرد که هنوز جای آن پر نشده است. با باز شدن فضای جامعه، هنرمندان با شتاب و تکاپویی بی‌سابقه در تمام زمینه‌ها فعالیت می‌کنند، اما از این حرکات هنوز جریانی نیرومند پدید نیامده است.

https://p.dw.com/p/Lu0s
موزه هنرهای معاصر در تهران در برگزاری نمایشگاه‌های هنری فعال است
موزه هنرهای معاصر در تهران در برگزاری نمایشگاه‌های هنری فعال استعکس: DW

از چند سال قبل از انقلاب بهمن ۱۳۵۷ رشد هنری متوقف شده بود. "وزارت فرهنگ و هنر" با حمایت دربست از کارهای لوکس و غربی‌پسند، راه را بر نوآوری‌ها و تجارب تازه بسته بود.

در کوران انقلاب نوعی نگارگری و تصویرسازی زاده شد که به التهاب‌ها و هیجان‌های روز پاسخ می‌داد. دیوارنگاری، پرده‌نگاری و پوسترسازی با پیام مستقیم سیاسی رواج یافت و به بسیج و تهییج مبارزات مردم علیه نظام پادشاهی یاری رساند. در شرایط جوشش انقلابی که اکثریت جامعه را فرا گرفته بود، از هنرمند انتظار می‌رفت انگیزه‌ها و تمنیات فردی را فراموش کند، فعالیت هنری را با احساس مسئولیت و ابراز "تعهد" همراه سازد.

همین میراث "انقلابی" به دوران جمهوری اسلامی منتقل شد، و راه و رسم القای مستقیم و بیان شعاری را چندین سال بر هنر مسلط ساخت.

رواج هنر شعاری

هنری که پس از انقلاب عرضه شد، یکسره کارکرد سیاسی داشت. به ویژه با تجربۀ هولناک جنگ، کشور در کشاکش مرگ و زندگی دست و پا می‌زد. بسیاری از هنرمندان با گرایش‌های مذهبی یا مارکسیستی، با هدف خدمت به انقلاب و تعمیق آن به خلق آثار مبارزه‌جویانه پرداختند.

با استقرار جمهوری اسلامی، فضا بر آفرینش‌های فردی و اصیل تنگ شد. کارشناسان و هنرمندانی که با "تعهد انقلابی" میانه نداشتند، به سادگی از صحنه حذف شدند. برخی در گوشه‌ی یأس و انزوا فرو رفتند، و گروهی ایران را ترک کردند. برخی از مهاجران در غرب کار خود را پی گرفتند و به درجاتی متفاوت از موفقیت هنری دست یافتند.

پایان جنگ، مرگ آیت‌الله خمینی و مدنی شدن نسبی فضای جامعه، به دیده‌ها فرصت داد که از لای دود و غبار حوادث مهیب به پیرامون خود بنگرند.

احیای فعالیت هنری

هنرهای تجسمی ایران پس از کمابیش دو دهه تعطیلی، از نیمه دهه ۱۳۷۰ رفته رفته به حالت عادی برگشت. نخستین پدیده‌ای که در آرامش نسبی به چشم خورد، نیروی حبس شده و متراکمی بود که به مرحلۀ انفجار رسیده بود.

شور و التهاب هنری با قدرت و شتابی بی‌سابقه خواهان ظهور بود. گویی جامعه‌ی زخم‌خورده و آسیب‌دیده، در جستجوی التیامی فوری، به بارگاه جادویی هنر روی آورده بود. هزاران جوان که از معرکه‌ی جنگ و جنون جان سالم به در برده بودند، وقت را غنیمت شمردند: سازی، قلمی و دفتری، قلم مویی یا دوربینی به دست گرفتند.

هنر تجسمی کمابیش در خلأ زاده شد، در شرایط کمبود مواد کار، تعطیلی گالری‌ها و هنرکده‌ها، و از همه مهمتر قطع میراث هنری. سرچشمه‌ی شناخت هنری خشکیده و شاهرگ ارتباط هنرمند ایرانی با جریان‌ها و دستاوردهای مدرن بریده شده بود.

در کوران انقلاب دیوارنگاری، پرده‌نگاری و پوسترسازی با پیام مستقیم سیاسی رواج یافت
در کوران انقلاب دیوارنگاری، پرده‌نگاری و پوسترسازی با پیام مستقیم سیاسی رواج یافتعکس: DW

با دوری از استتیک مدرن که در جریان انقلاب نفی و طرد شده بود، تکیه به هنرهای بومی، خوش‌نویسی و نگارگری سنتی، مطمئن‌ترین راهی بود که به روی بسیاری از نوآمدگان به عرصه هنر باز شد. به موازات این روند، هنرمندان باسابقه آزمون‌ها و قابلیت‌های خود را از گوشه و کنار به بستر جوشش هنری روان کردند. حاصل این امتزاج و هم‌جوشی، یک هنر تلفیقی با عناصر و رنگمایه‌ها و اسلوب‌های بسیار ناهمساز بود.

تسلط نگارگری التقاطی

در نبود دانش و آزمون هنری، از درآمیزش عناصر پراکنده‌ی کهنه و نو، مکتبی التقاطی پدید آمد که از سویی فعالیت هنری را به جریان انداخت، اما از سوی دیگر از تکوین جریانی زنده و پویا جلوگیری کرد.

در نخستین وهله هنرمندانی به میدان آمدند که فارغ از جسارت و نوجویی هنری، در تنگنای امکانات محدود حرکت می‌کردند و نگاهشان به سلیقه و پسند مشتری بود. برخی از این "فن‌آوران" از ترکیب‌های بسیار متنوع خطوط و نقش‌های آشنا، آثار بیشماری خلق کردند. یکباره انبوهی از کارهای کلیشه‌ای، تزیینی و عوام‌پسند عرضه شد که با وام‌گیری از سنت شعر و مینیاتور به نوعی رومانتیسم گذشته‌گرا میدان داد.

استیل "نقاشیخط" به خاطر پشتوانه‌ی نیرومندش در میراث اسلامی سکه‌ی رایج زمانه شد. بسیاری از این آزمون‌ها را سه چهار دهه جلوتر هنرمندان مکتب "سقاخانه"، فرامرز پیل‌آرام و رضا مافی و حسین زنده‌رودی و محمد احصائی با ذوق و کمالی بالاتر عرضه کرده بودند.

در پیوند با بازآفرینی الگوهای سنتی، گروهی از هنرمندان به آزمون‌هایی در قالب مینیاتور دست زدند و نوعی "فضای عرفانی" را از دیدگاهی نو و گاه با درونمایه‌های معاصر باب کردند. در این قلمرو نیز سایه‌ی بلند استادان پیشین مانند علی کریمی و علی مطیع و محمود فرشچیان روی بیشتر کارها آشکار است.

گروهی دیگر از هنرمندان بر پایه‌ی نقش و نگارهای کهن و بنمایه‌های اسطوره‌ای به "نوآوری" دست زدند. در این عرصه نیز ردپای هنرمندان نسل پیش مانند ناصر اویسی و ژازه طباطبایی و در دوران متأخر محمدعلی ترقی‌جاه نمایان است.

بساطی رنگین و کم‌مایه

نقاشی امروز ایران گستره‌ی بیکرانی از گرایش‌ها و جریان‌های رنگارنگ در پیش چشم می کشد. هنرمندان بیشمار با هر طرز و سلیقه‌ای فعال هستند، از سبک‌های بازنمایی طبیعی (به پیروی از سنت واقع‌گرایی کمال‌الملک و کاتوزیان و شاگردان آنها) تا مکتب‌های آوانگارد روزگار ما.

به رغم سخت‌جانی دید سنتی، هنرمندان نوپرداز از راه‌ها و تجربه‌های تازه هراس ندارند. آنها در انتخاب مواد و فنون نقاشی، فرم‌ها و تکنیک‌ها و قالب‌های بیانی هیچ محدودیتی نمی‌شناسند. کم نیستند تابلوها، پیکره‌ها و چیدمان‌هایی که میان سبک‌ها و عناصر گوناگون در نوسان هستند.

نفوذ هنر در جامعه

در کنار چشم‌انداز رنگینی که در برابر جامعه باز شده، باید به شمار بسیار بالای دست‌اندرکاران رشته‌های هنری اشاره کرد که در تاریخ معاصر و حتی در سطح منطقه بی‌سابقه است. تولید هنری بی‌نهایت بالاست، زیرا عده بیشماری به فعالیت هنری روی آورده‌اند. کار هنری به ویژه در میان زنان چشمگیر است.

در سال‌های گذشته ده‌ها هنرکده و صدها آموزشگاه خصوصی شروع به کار کرده‌اند. آنها در شرایط دشوار نظارت و "حراست" سیاسی، به رغم محدودیت‌ها و کمبود امکانات، عشق به هنر را زنده نگه داشته‌اند. در دانشگاه‌ها همه رشته‌های هنری از طراحی و گرافیک گرفته تا فنون عکاسی کامپیوتری تدریس می‌شود. درباره سطح آموزش نباید زیاد سخت‌گیر بود!

هنرمندان نوپرداز در انتخاب مواد و فنون نقاشی، فرم‌ها و تکنیک‌ها و قالب‌های بیانی هیچ محدودیتی نمی‌شناسند. اثری از شیرین قدیریان
هنرمندان نوپرداز در انتخاب مواد و فنون نقاشی، فرم‌ها و تکنیک‌ها و قالب‌های بیانی هیچ محدودیتی نمی‌شناسند. اثری از شیرین قدیریانعکس: image courtesy of the artist

در تهران و شهرستان‌های بزرگ دهها نگارخانه باز شده و بازار عرضه و فروش آثار هنری به تجارتی پررونق بدل شده است. برخی از هنرمندان موفق درآمد نسبتا بالایی دارند. نمایشگاه‌های عمومی در موزه‌ها و گالری‌ها فعال هستند. در تهران "موزۀ هنرهای معاصر" نمایش‌های دوسالانه و سه‌سالانه از آثار نقاشان، عکاسان، طراحان گرافیک، تصویرگران، کاریکاتورسازان، کنده‌کاران و سفالگران برپا می‌شود.

هنر مجسمه‌سازی نیز که پس از انقلاب تا ده سالی ممنوع و متروک بود، در سال‌های اخیر زندگی را از سر گرفته است. "موزه هنرهای معاصر" تا کنون چند بار آثار مجسمه‌سازان معاصر را به نمایش گذاشته است.

رونق گرافیک و رشد عکاسی

انواع کار گرافیک، طراحی هنری و کارکردی، طراحی برای نشریات و تبلیغات و پوستر و تصویرگری، گسترش زیادی پیدا کرده است. طراحان در مصورسازی کتاب‌های آموزشی و کتاب‌های کودکان گام بلندی برداشته‌اند. آنها به ویژه در کاربرد فنون و شگردهای کامپیوتری زبردست هستند.

به درستی گفته شده است که عکاسی در ایران در کوره‌ی رخدادهای توفانی آبدیده شد. در جریان انقلاب و جنگ بود که عکاسی جایگاه شایسته خود را به دست آورد. عکاسان ایرانی، به ویژه در رشته‌ی عکاسی خبری و فتوژورنالیسم، در بالاترین سطح بین‌المللی قرار دارند.

اما عکاسان ایرانی دیری است که از "عکاسی مکانیکی" فراتر رفته‌اند. در سال‌های اخیر عکاسی هنری یا تصویرسازی خلاق رونق گرفته است. بسیاری از عکاسان با بهره‌گیری از تکنیک‌های مدرن (مانند برنامه‌های دیجیتال) از محدوده‌ی عینی و مستند عکس فاصله می‌گیرند. این هنرمندان با استفاده از فنون گوناگون مانند کولاژ، درهم‌آمیزی و چاپ نگاتیو، از تصاویر روزمره آشنایی‌زدایی می‌کنند و تخیل را به فراسوی مرزهای عکس می‌کشند.

فقدان سمت‌گیری هنری

جامعه هنری ایران، به ویژه در ده سال گذشته، در تمام عرصه‌ها گام‌های بلندی برداشته است. اما مشکل بتوان گفت که هنر از ظلمات پس از گسست انقلاب، راهی به نور و روشنایی یافته و سمت و سوی خود را پیدا کرده است.

هنرهای تجسمی ایران، باید در برابر مخاطرات زیادی مقاومت کند: کارگزاران دولتی انتظارات خود را تحمیل می‌کنند، جشنواره‌های خارجی درخواست‌ها و الگوهای خود را سفارش می‌دهند، و بازار نیز به هنرمند چشمک می‌زند.

در ایران هنوز تجربه‌ها و تلاش‌های بسیاری لازم است تا هنر بومی از تأثیرات خارجی جدا شود، هویت ویژه‌ی خود را باز یابد، سبک‌ها و گرایش‌های اصیل خود را بشناسد، از گیجی و گنگی بیرون بیاید و به آن زبانی سخن بگوید که برای خانواده‌ی بشری قابل فهم باشد.

نویسنده: علی امینی.

تحریریه: شهرام احدی

پرش از قسمت در همین زمینه

در همین زمینه

نمایش مطالب بیشتر