یادآوری واقعیتهای پنهان در "فراموششدگان"
۱۳۹۳ اسفند ۲, شنبه"فراموش شدگان" داستان پسربچهای به نام سمیر است که در حلب زندگی میکند و از دنیای بازیهای کودکانه وارد واقعیت تلخ جنگ میشود. گلنار طبیبزاده داستان زندگی این کودک را به صورت تابلوهای نقاشی تصویر کرده و به همراه گروهی دیگر به صورت نقالی برای تماشاگران روایت میکند.
گلنار طبیبزاده با اجرای "فراموششدگان" سعی در انتقال برداشتهای شخصی خود از رویدادهای جهان دارد. او در اینباره میگوید: «ما مدام بمباران اطلاعات میشویم، برای همین رابطهمان را با واقعیت پشت اخباراز دست میدهیم.» او تم داستانهایش را که بیشتر درباره کودکان است از لابلای اخبار و رسانهها پیدا میکند، و از آنها افسانههایی میسازد که زندگی واقعی پنهان در پشت تیترهای خبر را آشکار میکند.
"فراموششدگان" تقابل واقعیت عریان جنگ، مرگ و گرسنگی است. "عریان" واژهای است که طبیبزاده به عنوان یک هنرمند برای توصیف دنیای ایدهآلش بهکار میبرد. او تلاش میکند همه نقابها و ظواهر را کنار بگذارد و عمق احساساتش را روی بوم نقاشی کند.
طبیبزاده شیوه ترکیب نقاشی و داستان را از سنت نقالی در ایران قدیم وام گرفته است. نقالها بر اساس تابلوهایی که انتخاب میکردند، حوادث داستان را پیش میبردند. این داستانها عمدتا برگرفته از ادبیات حماسی یا سنت تعزیه در ایران بودند. امروزه تعداد کمی از این نقالان باقی ماندهاند و تنها روی صحنه نقالی میکنند. طبیبزاده تصاویر مورد استفاده در نقالی سنتی را به نقاشیهای برگرفته از انجیل بر دیوار کلیساهای اروپا تشبیه میکند.
گلنار طبیبزاده چهار سال پس از انقلاب ایران متولد شد. او تحصیلات هنری خود را در زمان ریاست جمهوری محمد خاتمی به پایان رساند که برای ایجاد فضای باز هنری تلاش میکرد.
اولین نمایشگاه نقاشی طبیبزاده سال ۲۰۰۲ در گالری تهران برگزار شد. اما به بسیاری از تصاویر او اجازه نمایش داده نشد چون مورد موافقت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی واقع نشدند.
طبیبزاده میگوید سانسور همواره نقاشان ایرانی را مجبور میکند که راه جدیدی برای بیان ایدههایشان پیدا کنند البته به شرطی که بتوانند زندگی هنریشان را نجات دهند. او میگوید: «محدودیت هنرمندان را یا وادار به تسلیم میکند یا باعث انفجار خلاقیت در آنها میشود.»
بسیاری از تابلوهای طبیبزاده زنان را در شرایط مختلف نشان میدهد؛ گاهی شکننده و ناامید، و گاهی در حال رقصی بانشاط روی بوم نقاشی.
حتی اگر طبیبزاده تمایلی به خلق هنر سیاسی نداشته باشد، درونمایه بیشتر آثار او زندگی زنان ایران را منعکس میکنند. برای مثال در یکی از نقاشیهای او که "گلهای قالی" نام دارد، زنی با چهرهای پر از آرایش ولی با حالتی درمانده دستانش را به سوی آسمان دراز کرده است. رژلب و کرمپودر روی صورتش شناور هستند و یک فرش ایرانی گلدار در پسزمینه قرار گرفته است. فرش مظهر سنت ایرانی و کمال زیبایی است.
گلنار طبیبزاده سه سال است که خارج از ایران زندگی میکند. او در سال ۲۰۱۱ به استانبول رفت و پس از آن به برلین آمد. او میگوید: «در برلین احساس میکنم در خانه خودم هستم گرچه میتوانم تصور کنم روزی به ایران باز خواهم گشت.» او میگوید هنوز هم احساس نزدیکی به فضای هنری تهران میکند، جایی که آخرین نمایشگاهش را سال گذشته در آن برگزار کرد. او آرزو میکند که "فراموششدگان" را نیز روزی در تهران اجرا کند.