1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

نسیم خاکسار: جامعه ادبی می‌تواند به بالندگی جنبش کنونی کمک کند

۱۳۸۸ مرداد ۴, یکشنبه

«ما راه دشواری در پیش داریم. راهی بسیار دشوار. ما در ابتدای یک راه طولانی هستیم. به این خاطر که سی سال این حکومت مردم را سرکوب کرده است.» این سخنان را نسیم خاکسار در مصاحبه با ما در اجتماع ایرانیان در آمستردام می‌گوید.

https://p.dw.com/p/IxgN
نسیم خاکسار
نسیم خاکسارعکس: Pejvak

نسیم خاکسار نویسنده و نمایشنامه‌نویسی است که نوشتن را با معلمی در روستاهای ایران آغاز کرد. او سال‌های ۱۳۴۴ تا ۴۶ را در زندان محمدرضا شاه گذراند و پس از انقلاب ایران، ناچار به ترک وطن شد. خاکسار هم‌اکنون در هلند زندگی می‌کند و چندین اثر او به زبان هلندی ترجمه شده است. "بقال خرزویل"، "بادنماها و شلاق ها" و "زیر سقفی ارزان" از جمله آثار او هستند.

او در گردهمایی ایرانیان در آمستردام در روز ۲۵ ژوئیه‌، روز همبستگی جهانی با ملت ایران، حضور داشت. با او در این اجتماع گفت‌وگو کردیم:

دویچه‌وله: آقای خاکسار امروز برای چه اینجا در آمستردام هستید؟

نسیم خاکسار: من امروز اینجا آمدم، برای اینکه می‌دانم که ۲۵ ژوییه را از طریق حمایت و فراخوانی که خانم شیرین عبادی و همچنین سازمان عفو بین‌الملل و نیز بنیاد حقوق بشر داده‌اند، این روز را روز همبستگی با مردم ایران اعلام کرده‌اند، مردم ایران که در حال حاضر سرکوب می‌شوند، آن هم وقتی که با مسالمت‌آمیزترین روش به خیابانها آمدند و ابتدایی‌ترین حق خودشان را خواستند.

ترکیب جمعیت ایرانی را که اینجا بودند، من خیلی گوناگون دیدم. شما چه طور دیدید؟

صحنه‌ای از گردهمایی ایرانیان در آمستردام
صحنه‌ای از گردهمایی ایرانیان در آمستردامعکس: DW

من هم معتقدم ما هیچ وقت نمی‌توانیم برای مردم ایران یک رنگ و یک عقیده و یک نگاه و نظر داشته باشیم. مردم ایران هم مثل تمام مردم دنیا عقاید مختلفی دارند. اما در حال حاضر همه‌ی آنها با صدایی که در ایران برمی‌خیزد، همدل و همبسته هستند. صدای مردم ایران صدایی‌ست که تقاضای آزادی دارد، تقاضای دموکراسی دارد و از خونریزی‌ها و بازداشت‌هایی که صورت می‌گیرد و شکنجه‌های وحشیانه آزرده شده و الان وجدان بشری و وجدان هر انسان ایرانی از این رویداد آزرده است. به نظر من می‌آید که الان دفاع از مسایلی که در ایران می‌گذرد یک دفاع حیثیتی‌است. یعنی به‌واقع به حیثیت ایرانی توهین شده است. وقتی که آنها تحقیر می‌شوند، وقتی که زندان می‌افتند، وقتی که روبه‌رو و رودررو با چشم جهان، همه شاهد هستند که چه طور دختری مثل ندا را می‌کشند، سهراب اعرابی را زندانی می‌کنند و بعد می‌کشند، ترانه‌موسوی را می‌گیرند و بعد به او تجاوز می‌کنند و همه اینها را آنها حاشا می‌کنند، این بزرگترین توهینی‌است که می‌تواند به یک ملت بشود. از این توهین روح مردم ایران در سراسر دنیا آزرده است. پس جمع می‌شوند که این صدای همبستگی خودشان را به گوش مردم جهان برسانند.

فکر می‌کنید این جنبش کنونی‌ای که در ایران راه افتاده، این ظرفیت را دارد که بتواند تمام طیف‌های مختلف فکری و سیاسی را حول خودش جمع بکند؟ اتفاقی که شاید در این سی سال نیفتاده باشد؟

واقعیت قضیه این است که ما راه دشواری در پیش داریم. راهی بسیار دشوار. ما در ابتدای یک راه طولانی هستیم. به این خاطر که سی سال این حکومت مردم را سرکوب کرده است، سی سال نهادهایی که می‌توانستند اجتماعی باشند، صنفی باشند، سندیکایی باشند را سرکوب کرده است. از چندسال پیش جنبش زنان شروع شده است، جنبش دانشجویان شروع شده است، سندیکای کارگران فعال شده و حرکتهای روشنفکری بوجود آمده است. فراموش نکنید که کانون نویسندگان ایران که کانونی روشنفکری است و برای آزادی بیان و اندیشه تلاش می‌کند، هنوز نتوانسته یک مجمع و یک نشست عمومی برای تعیین هیئت دبیران خودش داشته باشد. هنوز نتوانسته یک جا برای خودش داشته باشد. طبیعی‌است که وقتی با جامعه‌ای شبیه به این روبه‌رو هستیم، قبول بکنیم که هنوز راه طولانی و دشوار است اما امیدوارکننده و این امیدواری به این خاطر است که این نخستین بار در تاریخ سی ساله‌ی این حکومت سرکوبگر است که به این اندازه این حکومت رسوا و افشا شده است، به این اندازه حرکت‌های ضد دموکراتیک‌اش خانه به خانه رفته و مردم این را شاهدند و می‌دانند. این نقطه‌ا‌ی امیدوارکننده است که مردم این بار عقب ننشینند، این بار به همدیگر نگاه کنند، این بار آمادگی بیشتری برای شنیدن حرفهای خردمندانه و حرفهایی که می‌تواند به آنها کمک بکند داشته باشند تا مسیر آینده را هموار کند.

فکر می‌کنید مجامع بین‌المللی و دول اروپایی به طور مشخص و مردم اروپا چه کمکی می‌توانند به این جنبش بکنند؟

بهترین کمکی که آنها می‌توانند بکنند، همراهی و حمایت از صدای مردم ایران است. دولت کودتا را به رسمیت نشناسند، بر این فشاری که روی مردم است تأکید کنند، روی این مسئله که حقوق بشر در ایران پایمال و تضییق می‌شود، تاکید داشته باشند. الان در این گردهمایی که اینجا انجام گرفت، خانم شیرین عبادی از رئیس سازمان ملل متحد درخواست کرد که هیئتی به ایران بفرستد یا خودش به ایران برود و از نزدیک ماجرا را دنبال بکند. اینها خیلی مهم است. اگر دولتها و نهادهای مترقی در سراسر دنیا با صدای مردم ایران همراهی و همبستگی کنند، این بهترین کمکی‌است که می‌تواند به جنبش آزادیخواهانه‌ی مردم ایران بشود.

و جامعه‌ی ادبی ایران چه کمکی می‌تواند به این جنبش بکند؟

جامعه‌ی ادبی ایران دو دسته است. یک جامعه‌ای که در ایران زندگی می‌کند و یک جامعه‌ای که ما هستیم. وظیفه‌ای که اکنون همه‌‌ی نویسندگان و شاعرانی که در خارج از کشور هستند برعهده گرفته‌اند، مشارکت در حرکت‌های اعتراضی است. خود من بارها در گردهمایی‌های ایرانی شرکت کرده‌ام، در لاهه و در بروکسل و سعی کرده‌ام که در این صحبت‌های کوتاهی که انجام می‌گیرد از دقیق‌ترین و ضروری‌ترین نیازهای جنبش کنونی سخن بگویم. فرصتی پیدا شده است، یک فرصت تاریخی، که مردم برای نخستین‌بار از خانه‌هایشان بیرون بیایند، از مسایل شخصی بگذرند و به مسایل اجتماعی پناه ببرند و با یکدیگر گفت‌وگو کنند. این فرصت را باید غنیمت شمرد. نویسنده یا شاعر می‌تواند کنار مردم باشد و با آنها همسخن بشود و سخن‌هایی را بگوید که بتواند این حرکت را هرچه بیشتر بالنده کند.

مصاحبه‌گر: میترا شجاعی

تحریریه: کیواندخت قهاری

پرش از قسمت در همین زمینه