نامه دانشگاهیان به روحانی برای عمل به وصیت ریچارد فرای
۱۳۹۳ اردیبهشت ۱, دوشنبهخبرگزاری دانشجویان ایران "ایسنا" یکشنبه (۳۱ فروردین/ ۲۰ آوریل) گزارش داد که نامهای به امضای ۲۳۳ استاد دانشگاه خطاب به حسن روحانی در رابطه با وصیت ریچارد فرای برای دفن در کنار زایندهرود اصفهان، به دست این خبرگزاری رسیده است. به نوشته ایسنا، امضاکنندگان نامه از رئيس جمهور ایران خواستهاند تا به وصیت این ایرانشناس برجسته آمریکایی عمل کند.
ریچارد فرای در خانوادهای سوئدیتبار در ایالت آلابامای آمریکا زاده شد و در تاریخ ۲۷ مارس (۷ فروردین) در بوستون از دنیا رفت. این ایرانشناس وصیت کرده بود که همچون آرتور اپهام پوپ، ایرانشناس دیگر آمریکایی، در کنار زایندهرود دفن شود. اما به خاطر مخالفتهایی که وصیتنامه او برانگیخت، هنوز هم پیکر وی در سردخانهای در آمریکا نگهداری میشود و در انتظار اجازه ورود به ایران است.
طبق متن نامه منتشر شده در ایسنا، استادانی که از دانشگاههایی مانند "صنعتی شریف"، "تهران"، "امیرکبیر"، "علم و صنعت"، "صنعتی اصفهان"، "یاسوج"، "شیراز" و "فردوسی مشهد" هستند، از فرای به عنوان "خدمتگزار صادق تاریخ و فرهنگ ایران" یاد کردهاند که "در ۶۰ سال گذشته خدمات درخشانی در شناساندن فرهنگ و تاریخ ایران و بخصوص نقش آن در بسط تمدن اسلامی" داشته است.
ریچارد فرای از مهمترین اساتید و محققان فرهنگ ایران در آمریکا در نیمه دوم قرن بیستم بود. ثمره سالها کار پژوهشی او چندین مقاله، کتاب و ترجمههای متون تاریخی فارسی بود. اثر او به نام "میراث ایران باستان: تاریخ پیش از اسلام یکی از بزرگترین تمدنهای دنیا"، از مهمترین آثار مربوط به ایران باستان در دهه ۱۹۶۰ به شمار میرود. او همچنین چندین مقاله برای "دائرةالمعارف ایرانیکا" نوشته بود.
استادان دانشگاه در نامه خود به روحانی بر نقش دانشمندانی چون فرای برای شناساندن فرهنگ ایرانی در غرب تاکید میکنند و درباره اهمیت آثار آنان مینویسند: «کوششهای اینگونه افراد در چند دههی اخیر باعث شده است که علیرغم تبلیغات بسیار نامساعد رسانهها، مفهومی بهعنوان فرهنگ غنی ایرانی در جوامع غربی شکل گرفته و گسترش یابد، بهطوری که حتی سیاستمداران دنیای غرب نیز همواره با احترام فراوان از فرهنگ غنی ایران یاد میکنند.»
در خاتمه نامه از روحانی و دولت وی درخواست شده که "با توجه به سال فرهنگ" به وصیتنامه ریچارد فرای عمل کنند. نویسندگان نامه عمل نکردن به این وصیت را موجب پدید آمدن "نتایج ناگوار برای منافع ملی و سابقه فرهنگی کشور" میدانند.
"فرای وصیت کرد در یزد دفن شود"
روزنامه "شرق" نیز در شماره روز یکشنبه خود گزارشی را با عنوان "ترجیح فرای به دفن در یزد" منتشر کرده است. این گزارش بر مبنای گفتوگوی این روزنامه با "یکی از دوستان و همکاران ریچارد فرای" تهیه شده و درباره سه هفته آخر زندگی ایرانشناس آمریکایی است. "شرق" مینویسد، زوایای تازهای که دوست و همکار فرای از زندگی او به دست داده، "احتمال دارد طی روزهای آتی، گره ناگشوده تدفین این ایرانشناس را هر چه زودتر در جایی غیر از اصفهان بگشاید".
به گزارش "شرق"، این روزنامه نخست تلاش کرده با همسر ایرانی – آسوری فرای، خانم عدن نبی، مصاحبهای داشته باشد، اما موفق نمیشود. "شرق" مینویسد که به نظر میرسد ریچارد فرای پیشبینی میکرده که خانوادهاش برای اجرای وصیت او در ایران با مانع مواجه شود.
در این میان افشین زند، محقق مستقل دانشگاه هاروارد و دوست فرای که پروژه مشترکی با او با عنوان "توماس جفرسون و کوروش کبیر: چگونه بنیانگذار آمریکا به گفته خود متاثر از کوروش کبیر بود" انجام داده، به پرسشهای "شرق" پاسخ گفته است. افشین زند در ایمیلی به "شرق" مینویسد که فرای در روزهای آخر عمرش به سختی سخن میگفت، دچار اختلال زبانی بود، اما امکان درک نیمی از صحبتها و جملاتش وجود داشت.
زند در پاسخ به سوال "شرق" که اگر خانواده فرای موافق دفن جسد او در شهر دیگری غیر از اصفهان باشند، چه شهرهای جایگزینی مد نظرشان است، جواب میدهد: «او و همسرش، سه هفته قبل از مرگش از من خواستند که او در یزد دفن شود. فرزندان ارشد او (مربوط به همسر سابقش)، پس از مرگ او شیراز را مطرح کردند؛ زیرا آنها وقتی خردسال بودند (سالهای ۱۹۶۹ تا ۱۹۷۵) در این شهر سکونت داشتند.»
افشین زند همچنین مینویسد که در تاریخ ۲ اکتبر ۲۰۱۰ نامهای از فرای با عنوان "درباره مرگ و خاکسپاری" در اصفهان دریافت کرده بود. در بخشهایی از این نامه آمده است: «من جاسوس نیستم. ایرانیها مرا خوب میشناسند.»
بنابراین اتهام "جاسوسی" به ریچارد فرای تنها پس از مرگ وی و در جریان تظاهرات علیه دفن او در اصفهان مطرح نشده است. اتهام جاسوسی به ایرانشناسان و خاورشناسان در ایران پرسابقه است و کتابهایی نیز در این زمینه منتشر شده که در آن همه خاورشناسان و ایرانشناسان را متهم به جاسوسی برای دولتهای غربی میکند.
فرای در نامه به زند به سابقه خود بهعنوان مدیر موسسه آسیا در دانشگاه پهلوی (دانشگاه شیراز) میپردازد، موسسهای که توسط آرتور اپهام پوپ در نیویورک بنا نهاده شده بود. او مینویسد که زندگی در شیراز و فعالیت در ارتباط با آسیا و ایران، شناخت او را از فرهنگ و تمدن ایران بیشتر کرد و سالها زندگی در ایران، عشق او را به این کشور فزونی بخشید. بههمین دلیل تصمیم گرفت "برای تکمیل عشق" خود به ایران، بعد از مرگ در ایران دفن شود.
فرای مینویسد: «اگرچه متولد سوئد هستم اما بیشتر از هرجای دیگر، به ایران احساس تعلق میکنم و فکر میکنم این حق زیادی نباشد. اصفهان، بیشتر از سایر شهرهای ایران، مورد علاقه من قرار گرفت؛ شهری که سالها پایتخت صفویه بود و سرشار از نمادهای ایرانی و اسلامی است.»
فرای در این نامه به زمانی اشاره میکند که برای نخستین بار علاقه خود به دفن در اصفهان را مطرح کرده و آنچه سپس رخ داده است: «درست زمان ریاست جمهوری خاتمی بود که درخواستم برای دفن شدن در کناره زایندهرود را دوباره مطرح کردم و ایشان نیز استقبال کردند و شهردار وقت اصفهان و استاندار آن زمان اصفهان نیز موافقت کردند که این اتفاق بعد از مرگم صورت گیرد. زمان رئیس جمهوری احمدینژاد نیز، او حتی خانهای در اصفهان به من بخشید که این حق را به من داد تا آخر عمر در اصفهان زندگی کنم و من هشتم آگوست ۲۰۱۰ به اصفهان آمدم. اتهام اینکه برای سیا فعالیت میکردم و چیزهای دیگر شبیه این را قویا رد میکنم.»
به گزارش "شرق"، کاظم موسوی بجنوردی، رئیس مرکز دایرةالمعارف اسلامی، "وصی ریچارد فرای و پیگیر دفن او در ایران است". موسوی بجنوردی درباره آخرین وضعیت ماجرای دفن این ایرانشناس گفته است که هنوز پاسخ نامههایی که برای رئیس جمهور در این رابطه نوشته، به دستش نرسیده، اما مشاور آیتالله خامنهای را در جریان گذاشته تا نظر رهبر جمهوری اسلامی را درباره عمل به وصیتنامه ایرانشناس آمریکایی بپرسد.