«مدیریت لحظهها، کلید موفقیت مجدد اسپانیا بود»
۱۳۹۱ تیر ۱۲, دوشنبهدویچه وله: مسابقات فوتبال جام ملتهای اروپا ۲۰۱۲ با قهرمانی تیم ملی فوتبال اسپانیا به پایان رسید. دفاع با اقتدار اسپانیاییها از عنوان قهرمانیشان را چه طور توصیف میکنید؟
مجید جلالی: به نظر من این یک اتفاق خوب بود برای فوتبال که تیمی که از قبل با فلسفهی قهرمانی میآید، روی حریفانش تحلیل دارد و تصمیماش را گرفته است که در این تورنمنت چهطور بازی را پیش ببرد و تمام کند. این تیم علیرغم تمام فشارها پافشاری میکند روی شکل بازیش، این قابل تقدیر است. البته به اعتقاد من آلمان هم دقیقاً چنین تیمی بود و حتی شاید یکمقدار شایستگیاش هم بیشتر بود. ولی باید بگوییم که اسپانیا حتی از تجربهی بازی ایتالیا در مقابل آلمان هم خیلی توانست بهرهمند شود و در فینال حتی لحظهها را مدیریت کرد و در اصل کمترین شانس را به تیم ایتالیا داد. آنها میدانستند که ایتالیا تیمیست که میداند با بزرگان باید چهطور بازی کند.
بشنوید: گفتوگو با مجید جلالی درباره فینال مسابقات یورو ۲۰۱۲
شما اگر به تاریخ بازیهای ایتالیا نگاه کنید، میبینید که حتی در جام جهانیها، در مقابل تیمهای متوسط حذف شده است. ولی هر وقت مقابل تیمهای بزرگ قرار گرفته، بلد بوده با آنها چه طور بازی کند و اسپانیا این را میدانست. اسپانیا در آغاز با واگذاشتن بازی به ایتالیائیها، فشردگی آنها را شکاند و توانست به خواستهاش برسد. آنها بهترین ایدهای که به کار بردند، این بود که رابطهای بازیشان را در آن نوع بازی پاس دادنهای کوتاه و سریعشان افزایش دادند. یعنی حتی فابرگاس و اینیستا را هم آوردند به بدنهی میانی تیمشان که آنجا رابطهاشان بههم نزدیک باشد و بتوانند باهم ارتباطهای خوبی داشته باشند. آنها بازی بزرگی کردند. هرچند که نیمه دوم به نظر من خیلی کلاس فینال نداشت. ولی نیمه اول بازی بزرگ و با قدرت اینها در واقع کار را یکسره کرد.
آقای جلالی در پیش نگاهی که به دیدار فینال داشتیم، شما اشاره کردید که تیم ملی اسپانیا اشتباهات آلمان را در دیدار با ایتالیا تکرار نخواهد کرد. آیا میتوانید از دیدگاه فنی به این نکته بیشتر بپردازید؟
ببینید، شما وقتی با ایتالیا بازی میکنید، ایتالیا در هر شرایطی که هست، شما باید فکر کنید که دارید با سختکوشترین و بهترین تیم دنیا بازی میکنید. در آن صورت اولویت شما برای آن بازی میشود گل نخوردن. اولویت اول. ولی وقتی شما حساب کنید که با یک تیم متوسط دارید بازی میکنید، اولویت اول شما میشود گل زدن. آلمان همین اشتباه را کرد. ولی اسپانیا این اشتباه را نکرد. اسپانیا کارش را طوری طراحی کرد که اول گل نخورد، بعد بتواند از طریق نوع بازیش گل اول را بزند.
یکی دیگر از پدیدههای یورو ۲۰۱۲ کسب عنوان آقای گل توسط مهاجم اسپانیا فرناندو تورس است. تورس علیرغم این که فقط ۱۸۸ دقیقه در طول تورنمنت بازی کرد، با به ثمر رساندن ۳ گل مانند ۳ مهاجم دیگر مانژوکیچ کروات، گومز آلمانی و باروتلی ایتالیایی سرانجام در رتبهی نخست قرار گرفت، برای این که زمان بازیش در مقایسه با این سه مهاجم دیگر کمتر بود. اسپانیا که بدون مهاجم کلاسیک نوک حمله بازی کرد و فقط ۱۸۸ دقیقه در این پست تورس را به زمین فرستاد، حالا عنوان آقای گل را نیز به خودش اختصاص داده. این نکته را چه طور ارزیابی میکنید؟
بههرحال بازیکن تیمی کهبتواند هر ۶۳ دقیقه یک گل بزند، باید بازیکن مؤثری باشد. هرچند که او تا حد زیادی خودش و قابلیت خودش و حتی بازی کردن خودش را در آن ایدهها و تدابیری که تیماش اتخاذ کرده بود حل کرد.
حالا یک سئوال کلی. نقش بازیکن شماره ۱۰ را شما در تورنمنت جام ملتهای اروپا ۲۰۱۲ اصلاً چه طور دیدید؟
این دقیقاً موضوع جالبیست که اسپانیا سعی کرد شماره۱۰هایش را زیاد کند و مثل قبل و مثل خیلی از تیمهایی که در دهههای گذشته بازی میکردند، در واقع نقش شماره ۱۰ و شرح وظایف او را به یک بازیکن میدادند، اسپانیا سعی کرد این نقش را به چند بازیکن دهد و بههمین دلیل حریفها نمیتوانستند او را قفل و خنثی کنند. وقتی که آنها ژاوی را داشتند، فابرگاس را هم میآورند، اینیستا را هم میآورند... در بازی نهائی فکر نمیکنم کسی بتواند برای اینیستا بگوید که او در این پست خاص بازی کرد. او در حالی که شاید پست سازمانیاش سمت چپ بود، ولی در کمترین لحظات و شاید فقط در زمانهای دفاع رفت در آن پست سازمانی خودش و اغلب آمد در محوطهای بازی کرد که ما همیشه از بازیکن شماره ۱۰ انتظارش را داریم. همین کار را فابرگاس هم میکرد و همین طور ژاوی و این به نظر من بهترین و بالاترین نکتهای است که ما میتوانیم برداشت کنیم.
دورنمای موفقیتهای پیدرپی تیم ملی اسپانیا را چه طور میبینید، با نگاه به جام جهانی ۲۰۱۴ برزیل؟ آیا سلطهی اسپانیا در جهان فوتبال ادامه خواهد داشت؟
در فوتبال دنیا دارد اتفاقات خوبی میافتد و این میتواند الگو باشد و روشنگر مسیر آینده برای کشورهایی که خواهان پیشرفت هستند. در ۲۰ سال گذشته، اولین تیمی که یک برنامه توسعهی بلند مدت را طراحی کرد و بعد آمد روی فوتبال دنیا حکومت کرد، فرانسه بود. فرانسویها بعد از سال ۹۳ آمدند یک برنامه بلندمدت را طراحی کردند. آنها در سال ۹۸ قهرمان جهان شدند، در سال ۲۰۰۰ یورو را گرفتند و در ۲۰۰۱ جام کنفدراسیونها را گرفتند. بعد از آن همین اسپانیا بود که از طریق یک برنامهبلندمدت تمام عناوین را در چهار پنج سال گذشته درو کرد و حالا تیم سومی که ما در آینده باید منتظر ظهورش باشیم آلمان است. آنها هم یک برنامه توسعهای را شروع کردهاند و به نظر من به موازات این که اسپانیا دارد از نقطهی اوجش عبور میکند، آلمان دارد به نقطهی اوجش نزدیک میشود. شاید آلمان اگر کمی با تجربهتر بازی میکرد، در مقابل ایتالیا حتی میتوانست اولین جامش را در این قسمت از برنامهریزیاش به دست آورد.
پرسش پایانی؛ فوتبال ایران چه درسی را میتواند از جام ۲۰۱۲ ملتهای اروپا بگیرد؟
ما میتوانیم تمام تیمهای حار در این جام یورو را به سه گروه تقسیم کنیم. هر سه گروه هم برای موفقیت تلاش میکردند و دوست داشتند که پیروز شوند. ولی راههای رسیدن به پیروزیشان کاملاً باهم متفاوت بود. گروه اول برای رسیدن به موفقیت رویکردی داشتند به روشهای قدیمی و سنتی، مثل تیمهای انگلستان، یونان و تا حدی ایتالیا. گروه دوم طراحی کارهای گروهیشان را براساس قابلیتهای ستارههاشان پایهریزی کرده بودند، مثل تیم پرتقال. گروه سوم تیمهایی بودند که از طریق یک برنامهی بلندمدت و ایجاد یک ساختار در نظام فوتبالشان، دوست داشتند به یک موفقیت پایدار برسند. مثل تیمهای روسیه، کرواسی، آلمان و اسپانیا. این سه راه هست.
تیمهائی که در گروه سوم قرار دارند، وقتی به موفقیت میرسند، موفقیتشان میتواند پایدار باشد. ولی گروههای اول و دوم میتوانند به موفقیتهای لحظهای برسند که میتواند آنها را خوشحال کند، ولی شاید توهمزا هم باشد و البته همراه با چالشهای زیادی. من فکر میکنم فوتبال ما باید راه سوم را انتخاب کند. ما در طول این چندین سال گذشته و شاید ۴۰ سال گذشته، هرچه کردهایم یا در مسیر گروه اول بوده یا در مسیر گروه دوم. شاید آقای سایکوف در دوره خودش با ایدههای خودش مسیر سوم را رفت. به نظر من ما برای این کار ظرفیتها و پتانسیل لازم را داریم، اما شاید تنها چیزی که نداریم، آمادگی افکارعمومی کشورمان است. ما باید دریابیم که موفقیتهای لحظهای نمیتواند متضمن موفقیتهای پایدار باشد. ما باید بپردازیم به کارهای ساختاری و از طریق آنها فوتبال خودمان را به سطح فوتبال دنیا نزدیک کنیم و به موفقیتهای ادامهدار دست پیدا کنیم.