1. رفتن به محتوا
  2. رفتن به مطالب اصلی
  3. رفتن به دیگر صفحات دویچه وله

فضاي بي رمق دانشگاه افغانستان، بي اعتنایی دانشجويان نسبت به انتخابات

۱۳۸۸ تیر ۱۱, پنجشنبه

سوال ايناست که چرا هنوز دانشجويان نتوانسته اند خود را زير يک چتر صنفي تعريف کنند ... و اين قشر تحصيلکرده نيز در دام مسايل قومي، زباني و ... افتاده است؟

https://p.dw.com/p/IfZs
دانشكده طب، دانشگاه كابل
دانشكده طب، دانشگاه كابلعکس: DW/ Yasir

فضاي انتخاباتي هنوز دانشگاههاي کشور را متاثر نساخته است. هرچند در بسياري کشورها دانشگاهها محل شکلگيري تجمعات و تشکلهاي سياسي اند، اما در دانشگاه هاي کابل، نشاني از شکل گيري تشکلهاي صنفي- سياسي ديده نميشود. در کشوري که سطح بيسوادي در آن خيلي بالا است، به دانشجويان به مثابه ي قشر نخبه ي جامعه نگريسته ميشود که مي بايد در مسايل و قضاياي کشوري، بيتفاوت نباشند.

در دانشگاه هاي افغانستان با آن که در ميان دانشجويان بحثهاي پراکنده و خودماني در مورد انتخابات و نامزدان جريان دارد، اما تحرکي از سوي دانشجويان که نشاندهنده ي علايق شان نسبت به آينده ي کشور باشد، ديده نميشود. بحثهايي که در ميان دانشجويان در مورد انتخابات وجود دارد، شباهت زيادي به گفتگوهاي عامه دارد که بيشتر براساس شايعهها و پيشفرضها ميباشد.

در سال هاي گذشته کوشش شده است که به نحوي دانشگاهها و ساير محلات اکادميک از سياست دور نگهداشته داشته شود. در انتخابات رياست جمهوري گذشته، نهادهاي تحصيلي کشور، با نشر اطلاعيه اي، از هرگونه فعاليت سياسي دور نگهداشته شد.

با چند تن از دانشجويان دانشگاه کابل گفتگو ميکنم؛ اما اين دانشجويان تصويري از دانشگاه ارايه ميکنند که تفاوتي با آنچه در سطح عمومي سايه افگنده است، ندارد.

باقر بهين، دانشجوي دانشکده ي حقوق دانشگاه کابل، با مهم شمردن انتخابات به عنوان نخستين لازمه ي دموکراسي، معتقد است که ميشود با برگزاري انتخابات، تغييري را در کشور شاهد بود. بهين اشاره ميکند که دل سردي مردم نسبت به انتخابات، ناشي از نو بودن اين پروسه در افغانستان است.

وي ميگويد: "جوانان افغانستان، محصلين افغانستان، همه به اين باور هستند که در تعيين زعامت، در ايجاد تغيير و براي ايجاد يک فضاي باز سياسي (انتخابات) کاملا موثر است. مردم به شکل اساسي و مثبت اش- جوانان به خصوص- از حق راي شان استفاده خواهند کرد و براي ايجاد تغيير خواهند رفت".

اما اين خوش بيني را در ميان ساير دانشجويان نمي توان سراغ داشت. شرف الدين آرش که در رشته ي ادبيات تحصيل مي كند، با اين که انتخابات را يکي از مولفههاي دموکراسي مي خواند، اما انتخابات امسال را با تغيير همراه نميداند.

شرف الدين آرش ميگويد: "انتخابات سال 1388 را که ما پيش روي داريم، به نظر من، کدام تغيير بسيار مثبت و کيفي را ما ديده نمي توانيم. به خاطري که اين انتخاباتي است که زير سايه ي کشورهاي بيگانه داير ميشود در افغانستان. اکثر کانديداها کساني هستند که همه آزموده شده، چهره هايي امتحان شده هستند، کار خوبي نکرده اند. و اينها پيش مردم افغانستان و شايد جامعه جهاني، شايد آن قدر مورالي نداشته باشند".

دانشكده هنر هاي زيبا در كابل
دانشكده هنر هاي زيبا در كابلعکس: DW

دوران حکيمي، که در دانشکده ي علوم اجتماعي فلسفه و جامعه شناسي ميخواند، نيز انتخابات را اميدوار کننده نمي بيند. آقاي حکيمي ميگويد: "خودم به اين نظر هستم، با شناخت و برداشتي که از انتخابات دارم و وضعيتي که فعلا در کشور جاري است و جريان دارد، من چندان اميدوار به تغيير مثبت نيستم. از طريق همين انتخابات است که يک تعداد ميآيند قدرت را ميگيرند، قبلا که قدرت را کسان ديگر ميگرفتند، آنها از طريق تفنگ ميگرفتند، از طريق زور ميگرفتند، امروز ميآيند يک بهانه اي شده اين انتخابات که از اين طريق قدرت را ميگيرند".

با اينهمه نارضايتيها و انتقادهايي که در درون دانشگاهها نسبت به انتخابات وجود دارد، اما هيچ حرکت دانشجويي را در اين ارتباط نميتوان ديد. اينکه چرا، باز هم از اين دانشجويان ميشنويم.

از دوران حکيمي ميپرسم که دانشجويان چگونه در فعاليتهاي انتخاباتي سهم ميگيرند. وي پاسخ ميدهد: "دانشجويان خسته هستند؛ چون يک تعدادي که ميروند براساس سليقههاي شخصي خود از يک کانديد حمايت ميکنند، که بيشتر براساس قوم و زبان است. ميروند مثلا از يک کانديد حمايت ميکنند. و بعضيها هستند که هيچ سهم نميگيرند، چون با هيچ جناحي ارتباط ندارند، يا همان فرصت داده نشده يا خود شان نخواسته اند که با يک جناح ارتباط بگيرند، و از آنها حمايت کنند".

از شرف الدين آرش ميپرسم که چرا دانشجويان در آستانه ي برگزاري انتخابات ساکت اند. در پاسخ ميگويد: "قسمي که فعلا فضاي، جوي که در دانشگاه کابل جريان دارد، يک فضاي است که از طرف حکومت استبداد وضع شده که دانشجويان حق ندارند که سياست کنند".

سياست يا هرنوع فعاليت انتخاباتي در نهادهاي دولتي منع است، که دانشگاهها را نيز در بر ميگيرد. همين اکنون، نامزدان فقط ميتوانند در دفاتر انتخاباتي شان، يا در پشت دروازهي دانشگاهها و نه در داخل آن، با دانشجويان ديدار داشته باشند.

باقر بهين، سکوت دانشجويان را ناشي از سياست سرکوب نظامهاي حاکم در افغانستان ميداند. وي ميگويد: "متاسفانه که جوانان افغانستان آنقدر شايسته و بايستهاي که بايد تحرک نشان بدهند، نشان نداده اند. و در اينجا عوامل مختلفي دخيل هستند. در طول تاريخ حرکات دانشجويي در افغانستان از طرف نظام حاکم سرکوب شده، و دانشجويان، صداي شان، خواست شان در گلوي شان خفه شد".

اين درحالياست که دانشجويان امروز در افغانستان زمينههاي زياد فعاليت و تبارز افکار و ديدگاههاي شان دارند. نهادهاي گوناگون مدني- فرهنگي، احزاب سياسي، رسانهها و نيز زمينههاي بحث و گفتگو در بيرون از دانشگاهها زياد اند که دانشجويان اکثرا به آنها دسترسي دارند. از سوي ديگر، فرصتها و امکاناتي که دانشجويان امروز در افغانستان دارند، در تاريخ کشور بيسابقه ميباشد. دسترسي به منابع کتابخانهاي، انترنت، تکنولوژي و نيز زمينه ي باز براي تبادل نظر با توجه به محدوديتها و کاستيهايي که دارد، بازهم ميتواند بخش وسيعي از نيازمنديهاي قشر دانشجو را برآورده سازد.

اما با اينهمه، سوال ايناست که چرا هنوز هم دانشجويان نتوانسته اند خود را زير يک چتر صنفي تعريف کنند و هويت بخشند. هنوز هم حرکتهاي عوامانه از سوي دانشجويان در رابطه به مسايل اجتماعي- سايسي ديده ميشود و هنوز تشکل دانشجويياي که بتواند از اين قشر نمايندگي نمايد، به وجود نيامده است، بلکه اين قشر تحصيلکرده نيز در دام مسايل قومي، زباني و ... افتاده است.

عارف فرهمند، کابل

ويراستار:مبلغ