بازداشت "مسی" ایرانی
آلمانیها به آنها "مسی" (Messie) میگویند، انگلیسیزبانها از عبارت "Compulsive Hoarding" استفاده میکنند. در ایران فعلا اسمی برایشان وجود ندارد. این افراد بهجای بازداشت به کمک روانپزشک نیاز دارند.
آلمانیها به آنها "مسی" (Messie) میگویند که ریشه در واژه انگلیسی "mess" دارد که به معنی بینظم و انضباط است. انگلیسیزبانها از عبارت "Compulsive Hoarding" به معنی "جمع کردن بدون اختیار و با اجبار" استفاده میکنند. در ایران فعلا اسمی برای این افراد وجود ندارد و در گزارشها از کسانی صحبت میشود که "عاشق زباله" هستند.
سه سال پیش رسانههای ایرانی از وضعیت پیرزن ۶۱ سالهای گزارش دادند که "عاشق زباله" است. حالا گزارش دیگری از بازداشت مرد "عاشق زباله" در مهر شهر کرج منتشر شده است که با شکایت همسایهها دستگیر و روانه کلانتری شده است. او دو سال پیش نیز بازداشت و به شش ماه زندان محکوم شده بود. اما پس از آزادی ماجرا دوباره تکرار شد.
افراد دارای "سندروم مسی" دارای مشکل "عدم سازماندهی" هستند و از اختلال روانی در "ارزشگذاری" رنج میبرند. انسانها معمولا تشخیص میدهند که چه کالا و اجناسی بعد از مصرف دیگر ارزشی برایشان ندارد و آن را "دور میاندازند" که به آن زباله گفته میشود. افراد دارای "سندروم مسی" از این توانایی عاجز هستند و زبالهها را نزد خود نگه میدارند.
هرچند زباله واژهای عمومی است، اما افرادی که دارای "سندروم مسی" هستند برای آن تفاوت قائل میشوند. دیده شده که این افراد مثلا فقط لباس، روزنامه، اسباببازی، مواد غذایی یا بستهبندی خالی کالا و یا بطری نوشیدنی را جمع و نگهداری میکنند. در موارد حاد هم مشاهده شده که آنها هر چیزی را جمعآوری کردهاند.
واژه مسی، ابداع و برگرفته از جزوهای است که توسط یک معلم آمریکایی بنام ساندرا فلتون تهیه شده که خود نیز از این بیماری رنج میبرد. او در این جزوه برای رهایی از "رفتار مسیگونه" راهحلهایی را ارایه داده است. ساندرا فلتون همچنین در سال ۱۹۸۰ اولین گروه "همیاری" را تشکیل داد که در اینجا برای اولین بار نظر رسانههای عمومی به این مشکل روانی جلب و گزارشهایی در این زمینه ارائه شدند.
افراد دارای "سندروم مسی" مشکلات دیگری هم دارند. آنها نمیتوانند برای کارهای خود "اولویت" قائل شوند و امورات سازماندهی و اجرایی زندگی روزمره این افراد هدفمند نیست و غالبا مخدوش است.
اگرچه افراد دارای "سندروم مسی" از وضعیت بینظم و انضباط محل سکونت خود شرمگین هستند، اما قدرت بیماری بیشتر از شرم است و نهایتا این بیماری آنها را به زندگی در تنهایی و عزلت میکشاند.
پزشکان دریافتهاند افرادی که دارای "سندروم مسی" هستند معمولا دارای بیماریهای جانبی جسمی دیگری همچون ضعف بینایی، دیابت نوع دوم، ضعف جسمی و مشکل راه رفتن نیز هستند. (عکس: برنده جایزه یونیسف. زندگی کودکان با والدین دارای سندروم مسی)
تحقیقات نشان میدهند که افراد دارای "سندروم مسی" در زندگی کمتر محبت دیدهاند. آنها سعی میکنند چیزی را جمعآوری و نگهداری کنند که نسبت به آن احساس خوبی دارند و به هیچ وجه حاضر نیستند آن چیز را به عنوان زباله دور بیاندازند. ترس از ازدست دادن "آن احساس خوب" در این افراد بسیار قوی است.
"سندروم مسی" میتواند در عین حال حاصل یک "حادثه ناگوار" و "زخم روحی" در زندگی یک فرد باشد. زخمی که علاج نیافته و تسلی آن به خطا رفته است.
در مواردی دیده شده که افراد مبتلا به "سندروم مسی" در بیرون و به ظاهر دارای رفتاری معمولی و حتی به لحاظ شخصیتی دارای ویژگی "کمالگرا" و "وسواسی" هستند که در تضاد با این سندروم است.
وضعیت افراد مبتلا به "سندروم مسی" هنگامی افشا میشود که با شکایت همسایگان بهخاطر بوی تعفن ناشی از زباله ماموران شهرداری درب منزل را بگشایند.
زندانی کردن این افراد، همانند مورد اخیر در مهردشت کرج، بیفایده است. این مرد ۴۵ ساله نیز دو سال پیش بازداشت و به شش ماه زندان محکوم شد. او اما پس از آزادی دوباره به جمعآوری زباله پرداخت.
در آلمان سازمانهای کمکهای اجتماعی چون "کاریتاس" به این افراد کمک میکنند. متخصصان بر این باورند که کمک یکباره و جمع کردن آشغالها و تمیز کردن محل سکونت و همچنین گماردن فردی برای تمیز نگهداشتن خانه نیز چاره ساز نیست. در کنار کمکهای روانپزشکی، متخصصان پیشنهاد میکنند یک مربی که خود شخصا در امور این افراد دخالت نمیکند به آنها کمک برساند.
نابسامانیهای اجتماعی در همه جوامع باعث بوجود آمدن اختلالات روانی – رفتاری انسانها میشود. در ایران تاکنون بسیاری از این اختلالات یا ناشناخته بودهاند و یا در مورد آن صحبت نشده و در افکار عمومی بهصورت منفی و با ترس همراه است. بسیاری از این اختلالات رفتاری را میتوان با آگاهیرسانی و ایجاد ساختارهای کمکرسانی رفع کرد.