1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

بازار کتاب ایران پرتنوع و کم تیراژ، خوانندگان سردرگم

مریم انصاری۱۳۹۳ آبان ۳۰, جمعه

روزگار کتاب و کتابخوانی در ایران آن طور که برخی خبرگزاری‌ها نوشته‌اند خاکستری است و کسی سراغی از کتاب و کتابخانه نمی‌گیرد. یا نشر زیاد است و مردم مشتاق خواندن ولی مشکل جای دیگری است.

https://p.dw.com/p/1DrNS
Irankw442012
عکس: Mehr

بازار کتاب پرتنوع و کم تیراژ، خوانندگان سردرگم • گفت‌وگو با آرش نقیبیان

در هفته کتاب و کتابخوانی شاهد دو صحنه‌ایم؛ در یکی کتابخانه‌ها خالی‌اند، بازار نشر کساد، شمارگان کتاب رو به نزول و صحنه خاکستری است. ایرنا می‌نویسد: «شمار کتاب‌های منتشر شده درایران در سال ۷۵ نزدیک ۵۰۰۰ نسخه بوده که هرسال چیزی نزدیک به ۷۵۰ نسخه کاهش پیدا کرده است.»

صحنه دیگر از ایران و کتابخوان‌هایش چهره‌ای درخشان‌تر نشان می‌دهد و می‌گوید ارائه آمارهای پایین از سرانه مطالعه در ایران «سیاه‌نمایی» با اهداف سیاسی است. در این سو تعداد ناشران روز به روز در حال افزایش‌است، آمار کتاب‌هایی که منتشر می‌شوند نسبت به قبل از انقلاب ۲۸ برابر شده، و ایران ترکیه و مصر را پشت سرگذاشته و در ردیف ۱۰ کشور برتر دنیا قرار گرفته است.

شاید هردو صحنه کمی اغراق‌آمیز باشند ولی آن‌چه هست این‌که شمار انتشار کتاب و یا افزایش تعداد ناشران لزوما به معنای بالا بودن سرانه کتابخوانی در ایران نیست و این کشور را در زمره کشورهای برتر در این زمینه قرار نمی‌دهد. پای گفت‌وگو با یک کارشناس کتاب که بنشینیم به هردو صحنه طور دیگری نگاه می‌کنیم.

تناقض از کجا آمده و کمبود کجاست؟

آرش نقیبیان، مسئول انتشارات فرهنگی ‌آرش و کارشناس کتاب و ترجمه که خود نیز دست‌اندرکار ترجمه و تالیف است می‌گوید مشکل نه کم بودن شمار انتشاراتی‌ها و نشر کتاب است و نه تنوع کتاب‌های چاپ شده: «از یکطرف ما تنوع و کثرت در چاپ کتاب​ها را داریم که یکی از دلایلش نپیوستن ایران به​خصوص در عرصه ترجمه به قانون کپی​رایت است که اجازه می​دهد حجم زیادی ترجمه بدون اجازه​ی مؤلفین​اش در ایران حضور داشته باشد و چاپ شود. از طرف دیگر با تیراژ کم این​ این کتاب​ها روبرو هستیم و به این دلیل است که این تناقض در گفتار و در آمارها دیده می​شود.»

ولی علت شمار بالا انتشار و تیراژ کم هر نسخه چیست و آیا خرید و فروش کتاب معیار دقیق تعیین سرانه مطالعه هست؟ بخصوص که آمار دقیقی در این زمینه وجود ندارد. از ۲ دقیقه تا ۹۵ دقیقه و یا حتی ۱۲۰ دقیقه در روز را می‌توان در آمارهای منتشر شده از سوی این یا آن مسئول و مدیر یافت. گذشته از این آیا می‌شود مثلا درس خواندن را جزء مطالعه روزانه به حساب آورد؟ کلا میزان استقبال از کتاب ‌به چه عواملی بستگی دارد و در کدام دور‌ه‌ها شاهد افزایش این علاقه یا کم شدنش هستیم؟

آرش نقیبیان به روندی که در ده سال گذشته طی شده اشاره می‌کند و آن‌چه وی شاهدش بوده است: «به​عنوان کسی که مرتب به کتابفروشی​ها سر می​زند، به​خصوص با افتتاح شعب مختلف شهر کتاب و کتابفروشی​های بزرگ در ایران و خصوصا در تهران که در راس مسائل فرهنگی​ست، استقبال مردم تا حد زیادی بد نبوده است. یعنی هجوم به کتابفروشی​ها وجود دارد، ولی اینکه آیا مردم آن کتاب​ها را بخرند یا نخرند، لزوما به نقص یا عیبی در حرکت مردم در عرصه کتابخوانی برنمی​گردد. چرا؟ چون کارشناسان کتاب و کتابفروشان خبره، کسانی که در حقیقت کارشناس کتاب هستند، در راس کتابفروشی​ها، در راس سازمان​های دولتی یا اداری مثل صدا و سیما، مثل مطبوعات فرهنگی ما وجود ندارند. پس مردم با تعداد زیادی کتاب روبرو می​شوند که از این کتاب​ها لزوما شناخت دقیق و درستی ندارند و اینکه چه باید بخوانند و چه طور باید بخوانند و از چه پایه​ای باید برای خواندن شروع کنند، نکته​ای است که کسانی که حرفه​ای کتابخوان نیستند، در آن گیر می​کنند.»

او درباره علت بالا بودن شمار کتاب‌های منتشر شده و کم بودن تیراژ هرکدام از آن‌ها نیز می‌گوید: «در سال​های اخیر تعداد زیادی از کسانی که مایل بودند مجوز نشر از وزارت فرهنگ و ارشاد دریافت کرده​اند، یعنی مجوز انتشارات گرفته​اند و ناشر شده​اند. چیزی کمتر از ۱۰درصد از این تعداد افرادی که ناشر شده​اند، به کار حرفه​ای نشر پرداخته​اند. یعنی به کار نشر به صورت حرفه​ای نگاه می​کنند. عده​ای در حقیقت چشم​شان به چاپ آثاری است که در فهرست پرفروش‌ترین‌ها قرار دارند، حالا به هر قیمت. عده​ای هم کارشان را انداخته​اند روی کتاب​های درسی و دانشگاهی. ولی آن تعداد کمی که حرفه​ای دارند کار می​کنند و کتاب خوبی درمی​آورند، در حقیقت بدنه کتابخوان ما را دارند هدایت می​کنند. یعنی ناشرانی که در این عرصه مشغول دلالی هستند متاسفانه تعدادشان چند برابر ناشران حرفه​ای است.»

آرش نقیبیان انتقاد می‌کند که تا امروز هیچ کار حرفه​ای و هیچ حمایتی از کارشناسان کتاب صورت نگرفته است. هیچ نهادی به فکر گردآوردن کتاب​شناسان و کارشناسان و یافتن راهکاریی برای حل مشکل کتاب و کتابخواندن نبوده است: «من می​دانم که جلساتی در اتحادیه ناشران وجود دارد برای تعلیم ناشران و یاددادن الفبای نشر، ولیکن درباره تربیت کارشناسان کتاب که بتوانند مستقیم با مردم در ارتباط باشند، به نظر من تا الان هیچ حرکت حرفه​ای صورت نگرفته است.»

Arash Naghibian
عکس: Privat
پرش از قسمت در همین زمینه

در همین زمینه