1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

"بلوف تبلیغاتی مدیرعامل پرسپولیس" • گفت‌و‌گو

فرید اشرفیان۱۳۹۱ آذر ۲۳, پنجشنبه

مدیرعامل باشگاه پرسپولیس پس از بازگشت از سفر به ایتالیا از تفاهم همکاری با باشگاههای آ.ث. میلان ایتالیا و رئال مادرید اسپانیا خبر داده است. رسول کربکندی، سرمربی سابق ذوب آهن این گفته ها را "بلوف تبلیغاتی" توصیف می کند.

https://p.dw.com/p/17252

رسول کربکندی، سرمربی پیشین تیم‌های فوتبال ذوب آهن اصفهان و صبای قم در لیگ برتر فوتبال باشگاههای ایران و عضو تیم ملی فوتبال ایران در جام جهانی ۱۹۷۸ موضوعات حاشیه‌ای روز فوتبال ایران را در گفت‌وگو با دویچه وله بررسی کرده است.

 بشنوید: مصاحبه با رسول کربکندی

 آقای کربکندی یکی از خبرهای عجیب روز فوتبال ایران مذاکرات آقای رؤیانیان، مدیرعامل باشگاه پرسپولیس تهران، با باشگاه‌های آ.ث. میلان ایتالیا و رئال مادرید اسپانیا جهت همکاری با این دو باشگاه است. آیا تعریفات آقای رؤیانیان را در این زمینه می‌شود کلاً جدی گرفت یا باید آن را یک نوع شوخی توصیف کرد؟

راستش فوتبال ایران بحث‌اش دیگر از این مسائل گذشته. تبادل فرهنگی، تبادل رفت و آمدها و ارتباطاتی از این دست با کشورهای بزرگ دنیا، به نظر من وقتی می‌تواند مؤثر باشد که شما ساختار فوتبال خوبی داشته باشید. برای پیشرفت و برای تبادل بهتر یا برای ارتباطات بیشتر، داشتن چنین ارتباطاتی هم با باشگاه‌های بزرگ دنیا اثر مثبت دارد. به نظر من ما در واقع دیگر فوتبالی نداریم. الان داریم می‌بینیم که تیم ملی ایران در مسابقات غرب آسیا از یک عده جوان استفاده کرده‌است. اما می‌بینیم که این جوانان ملی پوشان اصلا قادر نیستند از سد فوتبال کشورهای عربستان و بحرین با موفقیت عبور کند. زیرساختارهای فوتبال ما از بین رفته است. فوتبال ما پسر‌فت قابل ملاحظه‌ای داشته. باید برای فوتبال ایران کارهای مهم‌تری از تبادل ارتباط با باشگاه‌های بزرگ ایتالیا یا جاهای دیگر دنیا انجام داد. این‌ها یک مقدار فریب‌های تبلیغاتی‌و توجیهی‌ست برای آن هزینه‌های سنگینی که باشگاه‌هایی مثل پرسپولیس دارند انجام می‌دهند. برای پیشرفت فوتبال‌مان ما به مسائل خیلی مهم‌تر از این ارتباطات نیاز داریم.

رسول کربکندی
رسول کربکندیعکس: DW

به نظر شما این بلوف‌های تبلیغاتی اصلاً می‌تواند تأثیرگذار باشد، در میان هواداران پرسپولیس به‌عنوان مثال؟

گفتم، این‌ها مسائلی‌ست که با ورود آدم‌های غیرورزشی و آدم‌های سیاسی به ورزش‌جنبه طبقاتی هم می‌تواند داشته باشد. همه جای دنیا از فوتبال درآمد دارند، پول درمی‌آورند و مشکلات دیگرشان را حل می‌کنند. فوتبال ما یک فوتبال هزینه‌بر است. ما فقط از جیب دولت و کمی هم از بخش خصوصی داریم برای فوتبال هزینه می‌کنیم. آن پرداخت‌هایی که می‌کنیم تحت هیچ عنوان با فوتبالی که داریم همخوانی ندارد و اصلاً پول‌هایی که نمی‌دانم بحث میلیارد، حالا کمتر یا بیشتر، برای بازیکن و برای یک فرد با سطح فوتبالی که ما داریم، اصلاً همخوانی ندارد و بین این‌ها باید یک هماهنگی وجود داشته باشد. بله خیلی از جاهای دنیا پرداخت‌هایی به مراتب بیشتر و بالاتر از ما می‌کنند، ولی مردم از فوتبال زیبایی که می‌بینند، لذت می‌برند. ولی ما الان می‌بینیم که ورزشگاه‌مان حتی برای دیدن مسابقات استقلال و پرسپولیس هم پر نمی‌شوند. این‌ها همه نشان‌دهنده‌ی این است که این ساختار، ساختار معیوبی‌ست و باید مسئولین به‌جای حفظ میزهای خودشان، برنامه‌های درازمدت و کارهای اصولی برای فوتبال ما انجام دهند.

آقای کربکندی شما در سال‌های اخیر در عرصه‌ی سرمربی‌گری در لیگ برتر فوتبال ایران فعال بودید. اما الان مدتی‌ست که استراحت می‌کنید و خودتان را کنار کشیده‌اید. آیا دوباره نمی‌خواهید برگردید به فوتبال باشگاهی ایران؟

من دیگر ۶۱ سالم است و تا حدودی تفکرات ما دیگر با تفکرات فوتبال امروزمان خیلی همخوانی ندارد. این فشارها و استرس‌هایی که به وفور در فوتبال ما دیده می‌شود، این‌ها برای سن من شاید خطرناک باشد. فوتبال نتیجه‌گرا که اصلاً به اصول فوتبال کار ندارد. همه فقط دنبال نتیجه‌گرفتن و نتیجه‌گرایی‌اند. وقتی که فوتبال ما از نظر کیفی پیشرفت نمی‌کند و وقتی ما در باشگاه‌های‌مان فوتبال خوبی نداریم، شما می‌بینید که تیم ملی‌مان هم دیگر فوتبال خوبی ندارد و سطح فوتبال ملی‌مان هم پایین آمده و دیگر آن سازندگی‌ها وجود ندارد. آن بازیکنان اثرگذاری که در گذشته برای ما تعیین‌کننده بودند را کمتر داریم تولید می‌کنیم، آن ستاره‌هایی که در فوتبال ما در طول سال‌ها می‌توانستند تعیین‌کننده باشند، الان دیگر وجود ندارند.

محمد رویانیان
محمد رویانیانعکس: Shana

اما آقای کربکندی گرایش به نتیجه‌گرایی که یک امر عادی در فوتبال روز دنیا محسوب می‌شود! وحید هاشمیان که سرمربی‌گری تیم دسته پنجمی هالستنبک رلینگن را در آلمان به‌عهده گرفته است، در گفت‌وگوی اخیرش با دویچه‌وله فارسی نیز به این نکته تأکید داشت که نتیجه فقط مهم است در فوتبال!

دقیقاً صحبت شما درست است. نتیجه همراه با کیفیت. ببینید، اگر شما خوب نتیجه بگیرید، خودتان را حفظ کرده‌اید و باشگاه‌تان در جایگاه خوبی قرار می‌گیرد. ولی آن تماشاگری که می‌آید به ورزشگاه هزینه می‌کند، باید خواست‌های او را هم در نظر گرفت. باید کیفیت فوتبال هم برای جذب بیشتر تماشاگرها وجود داشته باشد که تماشاگر هم از فوتبال لذت ببرد. اگر قرار باشد فقط نتیجه باشد، فقط بازی مستقیم باشد، "زیر توپ زدن" باشد، با "پرتاب اوت"، دعوا و جنگ بخواهید یک گل بزنید و بعد نتیجه بازی را حفظ کنید، سطح فوتبال ما را پایین می‌آید و تماشاگرها را از ورزشگاه‌ها فرار می کنند. تماشاگری از طریق تلویزیون بهترین بازی‌های ‌روز دنیا را به طور مستقیم می‌بیند، مسلماً سطح بازی‌ها در ایران نمی‌تواند ‌او را ارضاء کند. به همین دلیل ورزشگاه‌های ما روز به روز دارند از تماشاگر تهی می‌شود.

پرانتز این گفت‌وگوی‌مان با اخبار حاشیه‌ای فوتبال ایران آغاز شد. حالا اجازه دهید این پرانتز را با چندین خبر حاشیه‌ای دیگر ببندیم. در روزها و هفته‌های اخیر در سرخط اخبار ورزشی ایران نیز خوانده می‌شد که آقای فتح‌اله‌زاده مدیرعامل باشگاه استقلال تهران نیز مدرک دکترایش را از کشور آذربایجان خریده و چندی پیش نیز در بلژیک با پرداخت پول طبق گفته‌ی رسانه‌ها در ایران مدرک "شوالیه" را نیز به دست آورده است. حالا نمی‌خواهیم توضیح دهیم که مدرک "شوالیه" چه هست، اما کلاً این زدوخورد‌های حاشیه‌ای مثل این که پایان‌ناپذیر که نیست، هیچ، روز به روز وسعت‌اش تأسف‌بارتر نیز دارد می‌شود در فوتبال ایران!

من گفتم. ما اصل فوتبال را رها کرده‌ایم. ما فقط به مسائل حاشیه‌ای داریم می‌پردازیم و کسانی که آمده‌اند، هر چه پیدا کرده‌اند در کنار این فوتبال پیدا کرده‌اند و پول‌هاشان را بزرگ کرد‌ه‌اند و با این مدارک و القاب دکتر و مهندس و فوق دکتر و دکترا و غیره. گفتم ما داخل فوتبال‌مان هیچ چیزی را دیگر نمی‌‌بینیم، هیچ اصولی را که در همه‌جای دنیا رعایت شود نیست. اما تا بخواهید این مسائل حاشیه‌ای فوتبال ایران فراوان هست و به همین علت است که فوتبال ما یک سیر نزولی را دارد طی می‌کند. حداقل در گذشته اگر فوتبال ما کیفیت بالا نداشت، اما تعصب بود، خواست و عشق بود برای بازی کردن. بازیکنان با تمام وجودشان در خدمت تیم‌هاشان بودند. ولی الان دیگر آن تعصب‌ها از بین رفته، آن جنگندگی و تلاش. بازیکنی که یک میلیارد یا یک میلیارد و نیم پول گرفته، به دلیل این که او برای آینده‌اصلاً بیمه‌ای برای مصدومیت ندارد و تأمین زندگی‌اش را در خطر می بیند، مجبور است که فقط رعایت سلامتی خود را بکنند. چون می‌داند که اگر برای‌شان اتفاقی بیافتد، هیچ کس دیگر سراغ او را نمی‌گیرد. با توجه به وضعیت اقتصادی و مشکلات زندگی که اینجا هست، همه سعی می‌کنند سلامتی و ‌پول‌شان را حفظ کنند تا بتوانند سال‌های بیشتری بازی کنند و از این منبع درآمد خوبی که در اختیارشان هست، حداکثر استفاده را بکنند.