1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

برنامه کودک در رادیو ایران، نهضتی برای کودکان • بخش چهارم

۱۳۹۰ فروردین ۷, یکشنبه

۶۶ سال از راه‌اندازی کودک در رادیو ایران می‌گذرد. دست‌اندرکاران و همکاران اولیه این برنامه حالا کجا هستند و چه می‌کنند؟

https://p.dw.com/p/RCyj
عکس: Privat

من خیلی از همه‏ی شما ممنون‏ام. خیلی لطف کردید. فقط یک سئوال کوچک از خانم مطلوبی دارم. خانم مطلوبی، شما چرا اسم‏تان را عوض کردید و آن اسمی که از کودکی در ذهن همه مانده بود، به جای سوسن مطلوبی شد سروش ایزدی؟

سوسن مطلوبی: من به خاطر این‏که ردیف آوازی را یاد بگیرم، دیگر در برنامه‏ی کودک رادیو نخواندم. بعدها زمانی که پزشک بودم و داشتم تخصص کودکان را می‏خواندم و در بیمارستان کار می‏کردم، می‏دیدم که گاهاً برای مردمی که از اقصی‏ نقاط ایران به بیمارستان مراجعه می‏کنند، قابل قبول نیست که پزشکی که الان دارد آن‏ها را معالجه‏ می‏کند، خواننده است. آن موقع، برای‏شان این مسئله کمی سنگین بود.

سوسن مطلوبی (سروش ایزدی)
سوسن مطلوبی (سروش ایزدی)عکس: Privat

برای همین، من در پی پیدا کردن یک نام هنری بودم که آن موقع در "گلچین هفته"، آقای هوشنگ ابتهاج، "سروش ایزدی" را به من پیشنهاد کردند و من هم این اسم را برای خودم گذاشتم. برای این‏که کاملاً کار هنری‏ام را از کار پزشکی جدا کنم.

دلیل دیگر هم این بود که می‏خواستم بدانم فقط یک نام، بدون تیتر دکتر، چه اثری روی مردم دارد. چون مردم خیلی به تیتر و عنوان آدم‏ها، بدون این‏که به درون‏شان فکر کنند، توجه می‏کنند. بنابراین من می‏خواستم بدانم با یک صدا، با یک اسم ساده‏ی سروش ایزدی، چه اثری می‏توانم روی مردم داشته باشم و خُب به آن خواسته‏ام هم رسیدم.

همه می‏دانند خانم ایزدی و خانم سیما بینا چه‏کار می‏کنند. می‏خواهم از آقای داریوش پیرنیا بپرسم…

سیما بینا: من می‏توانم یک چیز کوچک را یادآوری کنم؟

خواهش می‏کنم.

سیما بینا: برای همه جالب است؛ آقابیژن بدانند، داریوش جان بدانند که چقدر صمیمانه من الان دارم صحبت می‏کنم. آهنگ "مجنون نبودُم" را که من بعدها در برنامه‏ی گل‏های صحرایی خواندم، آقای دکتر معین‏افشار به من یاد دادند. این آهنگی که این‏قدر محبوب و مطلوب شد و من راه کار موسیقی و گل‏های صحرایی و محلی‏ام را مدیون همین تشویق‏های آقای داوود پیرنیا هستم. این را باید در این‏جا می‏گفتم.

خیلی ممنون. خیلی خوب شد که شما گفتید که یادی هم از آقای دکتر معین‏افشار کرده باشیم. آقای داریوش پیرنیا، می‏دانیم که شما پیش از انقلاب، در ایران، استاد دانشکده‏ی علوم ارتباطات بودید، در مطبوعات کار می‏کردید. ولی نمی‏دانیم پس از انقلاب چه کاری را دنبال می‏کردید.

بیژن پیرنیا در کنار برادر بزرگترش، داریوش پیرنیا
بیژن پیرنیا در کنار برادر بزرگترش، داریوش پیرنیاعکس: Privat

داریوش پیرنیا: آن موقع در وزارت امور خارجه هم بودم. الان ما در امریکا، یعنی خانواده‏ی ما، من و منصوره و آقاداریا مشغول یک کار خیلی بزرگی هستیم و آن جمع‏آوری تمام برنامه‏های گل‏های جاویدان، گل‏های رنگارنگ، شاخه‏ گل، گل‏های صحرایی، گلچین هفته و تکنوازان هستیم. این مجموعه تا به حال به سه‏هزار قطعه و برنامه رسیده است. اضافه بر آن، ۱۰۰ سال موسیقی اخیر ایران از زمان درویش خان تا به‏حال را هم جمع کرده‏ایم و ادیت کرده‏ایم. البته ادیت را داریا و منصوره انجام می‏دهند. این مجموعه را در یک آی‏پد جا داده‏ایم. یعنی ادبیات یک کشور، موسیقی یک کشور، به اضافه‏ی تکنولوژی پیشرفته‏ همه در یک‏جا جمع شده‏اند.

از این بابت، ما خیلی خوشحال‏ایم. وقتی مرحوم پدرم، می‏فرمودند: «باید گل‏ها جهانی بشود»، این بهترین وسیله‏ی جهانی شدن گل‏ها بوده است.

از آقای بیژن پیرنیا هم بپرسم که بعد از این‏که برنامه‏ی کودک را رها کردید، چه رشته‏ای را ادامه دادید؟ در چه کاری تبحر دارید و حالا چه‏کار می‏کنید؟

بیژن پیرنیا: من بعد از برنامه‏ی کودک، تحصیلات‏ام را ادامه دادم. دبیرستان تمام شد، رفتم حقوق خواندم و تحصیلات‏ام را در آن رشته تا لیسانس ادامه دادم و تمام شد. بعد به استخدام بانک مرکزی درآمدم و ادامه‏ی خدمت دادم تا سال ۸۲ که بعد از ۳۱ سال بازنشسته شدم. الان هم بازنشسته هستم و مشغول مطالعه‏ی کتاب و با پسرم مشغول حرکت و ورزش و سلامتی…

الهه خوشنام

تحریریه: فرید وحیدی