1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

انتشار مصیبت‌نامه‌ا‌ی از مهندس سحابی

AA/BM۱۳۸۹ فروردین ۲۱, شنبه

عزت‌الله سحابی از درد و رنجی که بر جوانان مبارز ایران می‌رود، به درگاه خداوند شکوه برده است. سحابی از زنان و مردان بیشماری یاد می‌کند که تنها به خاطر حق‌گویی و حق‌طلبی در زندانها زیر شدیدترین فشارها هستند.

https://p.dw.com/p/Msph
عزت الله سحابی یادآوری می‌کند که هم پیش از انقلاب زندان شاه را تجربه کرده و هم پس از انقلاب در زندان جمهوری اسلامی بوده
عزت الله سحابی یادآوری می‌کند که هم پیش از انقلاب زندان شاه را تجربه کرده و هم پس از انقلاب در زندان جمهوری اسلامی بوده است،عکس: heidari.fotopage.com

نامه‌ی مهندس سحابی با عنوان "درد این دختران و پسرانم را به کجا ببرم؟" از حوادث دردناکی می‌گوید "که در این نه ماهه بر این سرزمین و فرزندانش رفته است". این فعال ملی - مذهبی از ظلم و جوری می‌نویسد که امروزه "در خیابانها و زندانها بر فرزندان حق‌گو و حق‌طلب این آب و خاک گذشته است."

مهندس سحابی می‌نویسد: «در این روزها مرتب می‌شنوم که برخی دختران زندانی‌ام همچون خانم بدرالسادات مفیدی، هنگامه شهیدی، شیوا نظرآهاری و... را باز زیر فشارهای بازجویی مضاعف و مکرر و برخوردهای مملو از توهین و افترا گرفته‌اند تا روحیه‌شان را بشکنند و پشت سرشان جهنمی بسازند که دیگر هیچوقت هوس بازگشت به آن را نکنند. این برخوردها تا آن حد بوده است که برخی از این بانوان از خدا طلب مرگ کرده‌اند.»

سحابی در نامه خود از زندانیانی یاد می‌کند که تنها به خاطر ایستادگی بر سر عقاید سیاسی خود به سنگین‌ترین مجازات‌ها محکوم می‌شوند. او از جمله می‌نویسد: «احمد زیدآبادی، منصور اصانلو، مسعود باستانی و... که مسلم است زندانیان عقیدتی، سیاسی و صنفی هستند، برخلاف همه عرف‌های اخلاقی و قانونی مبتنی بر طبقه‌بندی زندانیان، به زندان‌های دیگری مملو از مجرمانی با جرایم سنگین جنایی (که البته خود قربانیان همین جامعه و همین حاکمیت هستند) تبعید شده‌اند.»

مهندس سحابی یادآوری می‌کند که هم پیش از انقلاب زندان شاه را تجربه کرده و هم پس از انقلاب به زندان افتاده است، اما درباره شرایط کنونی عقیده دارد: «اعمال فشار و فحاشی به زنان و آوردن فشار بر برخی از آنان برای اعترافات شرم‌آور و نظایر آن در رژیم قبل نیز کم‌سابقه یا بی‌سابقه بوده است.»


آقای سحابی ابراز تأسف می‌کند که زمامداران کنونی ایران تمام اصول دینی و اخلاقی را زیر پا گذاشته‌اند و "برای حفظ قدرت دو روزه‌ی دنیایی این طور قید هرگونه اخلاق و مذهب را زده‌اند و از هر روش وابزاری برای ادامه‌ی قدرت خود استفاده می‌کنند."

آقای سحابی تصریح می‌کند: «من به عنوان یک فرد مذهبی... شرم‌ام می‌آید در زمانه‌ای زندگی می‌کنم که به نام خدا و دین، دختران و پسران و زنان و مردان این جامعه را به جرم حق‌گویی و حق‌خواهی زیر شدیدترین فشارهای جسمی و روحی می‌گیرند، وقیحانه‌ترین کلمات را برای بانوان به کار می‌برند و اعترافات دروغ از آنها می‌خواهند.»

آقای سحابی در پایان این نامه مرگ خود را از خداوند آرزو کرده است، زیرا بیش از این خود را به دیدن ستمگری‌ها و حق کشی‌ها توانا نمی‌بیند. نامه‌ی آقای سحابی به تاریخ ۲۱ فروردین ۱۳۸۹ در تارنماهای گوناگون درج شده است.

پرش از قسمت در همین زمینه

در همین زمینه