1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

سال نو و ضیافت بهاری (بخش دوم)

۱۳۹۰ اسفند ۲۹, دوشنبه

ضیافت نوروزی دیگری داریم با حضور حمیرا، ایرج جتی عطائی، پرویز صیاد و هما میر افشار. نوروزی سرشار از عشق و امید و ترانه.

https://p.dw.com/p/14Lnx
عکس: picture-alliance/dpa

به سراغ هما میرافشار ترانه سرا رفته‌ایم. به او لقب زن هزار ترانه داده‌اند. در خیل ترانه‌های او که تعدادش را به صورت نمادین هزار عنوان کرده‌اند، ترانه های نوروزی بسیار به چشم می خورد.

بشنوید: ضیافت بهاری (۲)

هما میر افشار از ترانه ای یاد می کند که پریشانی‌ها را از میان برداشت و عشق و امید را راهی خانه‌ها کرد: «من برای نوروز خیلی ترانه گفته‌ام. اما آن ترانه‌ای که برای شهره و شهرام نوشته بودم پنجره‌ها را وا کن/ عشق رو بیار تو خونه یادم هست که یکی دوتا از دوستان ما که سن و سالی هم داشتند، به من زنگ زدند گفتند هما نمی‌دانی چه قدر ما پریشان بودیم، حوصله نداشتیم، پنجره‌ها را هم بسته بودیم. به محض این که تو گفتی پنجره‌ها رو وا کن عشق رو بیار تو خونه ما پا شدیم پنجره‌ها را وا کردیم.»

Tulpen, Blumen
عکس: DW / Nelioubin

هما میرافشار در ضیافت نوروزی ما یکی از تازه ترین ترانه های نوروزی خود به نام "نو بهار" را می خواند:
هموطن آمد دوباره نوبهار
شد سراسر خاک ایران لاله‌زار
شد فلک از باد نوروزی جوان
باز کرده چتری از گل، ارغوان
باز شد چشم بهاران بر خزر
شد صدف‌ها خانه‌ی دُر و گوهر
دشت ارژنگ بازهم بیدار شد
از شقایق دامنش گلدار شد
بوی نارنج و ترنج و عطر بید
می‌توان از تربت حافظ شنید
پیک نوروزی رسید از آسمان
از سفر آمد پرستو نغمه‌خوان
نوبهاران خنده زد بر کوهسار
پونه‌زاران شد کنار چشمه‌سار
قطره‌ی شبنم به برگ گل چکید
شانه زد باد بهاران زلف بید
دامن ایران ز گل سرشار شد
عاشقانه موقع دیدار شد
آسمان برداشت زیرابروی عشق
پر شده دنیا ازعطر و بوی عشق
بخت اگر خواب است، بیدارش کنید
عاشقانه باز دیدارش کنید
قاصدک آمد که مهمان آمده
بوی نرگس‌های ایران آمده
آمده نوروز در ایران زمین
خاک ما شد رشک فردوس برین
خون پاک عاشقی در جان ماست
ریشه‌ی این عشق در ایران ماست
ما اگر این دیده را دریا کنیم
عاشقانه عشق را معنا کنیم
خاک من این قبله‌گاه عاشقان
نوبهارانت همیشه جاودان
رودهایت پرخروش و بی‌قرار
کوههایت سربلند و استوار
بند بند ما همه در خاک توست
تاروپود ما ز خاک پاک توست
قرن‌ها و قرن‌ها و قرن‌هاست
ریشه‌ی نوروز در جان‌های ماست
پاس می‌داریم ما این عید را
سنت دیرینه‌ی جمشید را
بعد از این هر روز بهتر روز ما
جاودانه تا ابد نوروز ما
هموطن نوروز تو پیروز باد
ای وطن هر روز تو نوروز باد
دست اهریمن ز جانت دور باد
مرز و بومت تا ابد معمور باد
هر کجا باشد هما جانش تویی
عاشقانه عشق و ایمانش تویی
کاش این عمر عبث مهلت دهد
بخت بار دگر فرصت دهد
تا که خاکت سرمه‌ی چشم‌ام کنم
نام تو سر لوحه‌ی ایمان کنم

دو سال پیش در گفت و گوی تلفنی با ایرج جنتی عطائی از او خواستم یکی از ترانه های نوروزی‌خود را برای شنوندگان ما بخواند و پیامی هم بدهد. او گفت که ترانه‌ی نوروزی ندارد. امسال یک بار دیگر همین خواست را عنوان کردم. شاید در این مدت نوروز الهام بخش او بوده و ترانه‌ای ناب را به ارمغان آورده باشد. امسال هم اما پاسخ همان پاسخ بود.

از او پرسیدم آیا نوروز سال ۹۱ تفاوتی با نوروزهای دیگر برایش دارد؟ این بار او از تکرار آرزوها سخن گفت:«فکر نمی‌کنم تفاوت کند. برای این که هر نوروزی آرزومندی‌های ما خودش را تکرار می‌کند. آرزوی آزادی، آرزوی برابری، آرزوی رفاه برای تک تک کسانی که به هر روی این روز را جشن می‌گیرند و روز باروری و روز زیباترشدن جهان می‌دانند. روز کشت و کار و روز رهایی.»

Glücksbringer Marienkäfer Käfer
عکس: Fotolia/ K.-U. Häßler

ایرج جنتی عطائی اما بخشی از یکی از تازه‌ترین ترانه‌هایش را به عنوان هدیه نوروزی برای ما خواند:
اقیانوسی به عمق یک وجب بودم
تو مثل من نباش
چراغ‌واره‌ای همجنس شب بودم
تو مثل من نباش
همیشه پیشتاز دایره ‌گردی
همیشه رو به خود
همیشه‌ سایه‌ای از من
عقب بودم
تو مثل من نباش
ای آینده‌ی عشق و رؤیا و تلاش
تو مثل من نشو
تو مثل من نباش

جنتی عطایی گفت: «این بخشی از ترانه‌ی بلندی‌ست به اسم تو مثل من نباش. امیدوارم که شما هم نوروز خوبی داشته باشید و آنهایی هم که صدای شما را می‌شنوند، برای آنها هم آرزوی روزهای بهتر و ساعاتی سرشار از شادی و آرزوهای بهتری دارم. امیدوارم انسان به آن آزادیی که سزاوارش است، به آن رفاهی که سزاوارش است، به آن کامرانی که سزاوارش است، هرچه زودتر برسد.»

پرویز صیاد بازیگر و کارگردان، سال‌هاست با کسی مصاحبه نکرده است. با دلهره‌ی بسیار و بدون هیچ امیدی به او تلفن کردم. با شرط و شروط بسیار با گفت‌وگو موافقت کرد. تبریک نوروزی او اما با دیگر شادباش‌ها تفاوت بسیار دارد. همچنان که کارهایش و حرف هایش: «من پرویز صیاد هستم و به‌عنوان یک ایرانی سال نوی خورشیدی، عید سعید فرخنده و نوروز باستانی را به همه‌ایرانی‌ها هرکجا هستند و در هرکاری که هستند، تبریک نمی‌گویم. چون اولاً کاره‌ای نیستم که از این اعلامیه‌های جهانی صادر کنم، در ثانی تا این حد دست و دلباز نیستم. خیلی زور بزنم، می‌توانم شادباشی بگویم به ایرانی‌هایی که نوروز را به‌عنوان یک نماد مقاومت باور دارند و آرزوی بهروزی و پیروزی کنم برای کسانی که در حفظ این نماد می‌کوشند. برای ایرانی‌بودن و ایرانی باقی ماندن می‌کوشند.»

حمیرا، خواننده ی "صبرم عطا کن" نیز پیامی عاشقانه دارد: «با درود و سپاس و تبریک نوروزی برای شما خانم الهه خوشنام و سایر همکاران گرامی‌شما که با آگاهی و جدیت خودتان با پل ارتباطی در رادیو پرشنونده دویچه‌وله در سراسر جهان، ما ایرانیان ازهم دورافتاده را به‌هم پیوند می‌دهید که پیام و احساس خودمان را بتوانیم به گوش عزیزان هموطن در سراسر دنیا برسانیم. امیدوارم در این راستا همیشه موفق و پایدار باشید. می‌خواهم که احساسات قلبی خودم را به گوش هموطنان عزیزم برسانم و بگویم با قلبی سرشار از عشق و محبت، با بوسه‌های عاشقانه به روی ماه همه‌ی هموطنانم در سراسر جهان، به‌خصوص فرزندان قهرمان و سلحشور ایران‌زمین و فارسی‌زبانان این عید سعید باستانی را که از نیاکان ما به‌یادگار مانده تبریک می‌گویم. یکی از بزرگترین آرزوهای من این است که سالی پر از پیروزی و آبادی و آزادی برای ایران همیشه عزیزم داشته باشم.»

تا نوروز دیگر و ضیافتی دیگر

الهه خوشنام
تحریریه: جمشید فاروقی

پرش از قسمت در همین زمینه

در همین زمینه