1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

فوتبال ایران در سال ۹۰، از زمین ناصاف تا ضعف مدیران

۱۳۹۰ اسفند ۲۲, دوشنبه

کم و کیف فوتبال باشگاهی ایران در سال ۱۳۹۰ چگونه بود؟ حسین فرکی، سرمربی تیم نفت تهران در گفت‌وگو با دویچه وله از موفقیت‌ها و همچنین معضلات و کمبودهای فوتبال باشگاهی می‌گوید؛ از زمین‌های ناصاف تا ضعف مدیران.

https://p.dw.com/p/14J66
عکس: Mehr

دویچه وله: آقای فرکی، در پایان سال ۱۳۹۰ خورشیدی هستیم. کارنامه و وضعیت فوتبال باشگاهی ایران را شما در سال ۱۳۹۰ چطور دیدید؟

حسین فرکی: فکر می‌‏کنم در مسابقات باشگاهی در سال ۱۳۹۰، از تجربه‏‌ی سال‏‌های گذشته استفاده شده و برنامه‌‏ریزی خوبی دنبال شده است. خوشبختانه تیم‏‌ها نسبت به گذشته، با برنامه‏‌تر می‌‏توانند کارهای‏شان را سازماندهی بکنند. قبول دارم که گاهی وقت‏‌ها مسابقات تیم ملی - که باید برگزار بشود - ممکن است در سطح باشگاه‏‌ها مشکلاتی را به‌‏وجود بیاورد، اما به لحاظ کیفیت خود تیم‏‌ها، نسبت به گذشته‏‌ها پیشرفت داشتیم. متأسفانه در بعضی از ورزشگاه‏‌های‏مان یا در رابطه با سخت‏‌افزارهای‏مان هنوز شاهد مشکلاتی هستیم که بزرگ‏‌ترین و عمده‏‌ترین آن همین بحث زمین‏‌های چمن با کیفیت بالا و استاندارد است که متأسفانه ما در همه‌‏جا این شرایط را نداریم. به‏‌خصوص در زمانی که تمرینات تیم‏‌های باشگاهی برگزار می‌‏شود. من مطمئن هستم که خیلی از باشگاه‏‌ها در این رابطه مشکل دارند و این می‌‏تواند در کیفیت فنی تیم‏‌ها تأثیر بدی بگذارد و بازیکنان ما با توجه به خصوصیاتی که دارند و تکنیکی بودن‏‏شان، از این موضوع همیشه متضرر شده‌‏اند.

بشنوید: گفت‌وگو با حسین فرکی درباره کم و کیف فوتبال باشگاهی ایران در سال ۱۳۹۰

شما به مسئله‏‌ی پیشرفت فوتبال باشگاهی ایران اشاره کردید. جزییات این پیشرفت چیست؟

حسین فرکی
حسین فرکیعکس: ISNA

پیشرفت‏‌هایی که به آن اشاره کردم را در بحث برنامه‌‏ریزی مسابقات داشته‏‌ایم که خوشبختانه نسبت به گذشته خیلی بهتر شده و الان دیگر تیم‏‌ها می‌‏دانند چه زمانی باید از قبل کارهای‏شان را هماهنگ کنند. در گذشته ما این مشکلات را داشتیم، ولی امروزه این مشکلات کم‏‌تر شده. اما در بحث سخت‏‌ا‌فزاری، مشکلات هنوز به قوت خود باقی هستند و این می‌‏تواند در پیشرفت و یا عدم پیشرفت ما تأثیرگذار باشد که من فکر می‌‏کنم، در مجموع، نسبت به گذشته، در این بخش باشگاهی پیشرفت داشته‌‏ایم، ولی این هنوز آن چیزی نیست که ما از فوتبال‏مان و از بازیکنان‏مان انتظار داریم.

در فوتبال باشگاهی ایران، الان سال‏هاست که هزینه و سرمایه‏گذاری‏های کلانی در زمینه‏ی حقوق، پول و درآمد بازیکنان و مربیان می‌‏شود. پس چرا مقداری از این همه پول‏‏‏هایی که دارد در این زمینه خرج می‌‏شود، برای ساخت و ساز ورزشگاه استاندارد، زمین چمن استاندارد، زمین تمرین استاندارد هزینه نمی‌‏شود؟

در ارتباط با این قسمت، ما باید برگردیم به مدیران. یعنی مدیرانی که در سطح باشگاه‌‏های ما فعالیت می‌‏کنند، اکثراً مدیرانی هستند یا تیم‌‏هایی هستند که وابسته به دولت هستند و وقتی‏ دولت می‌‏خواهد ورزش حرفه‏‌ای را دنبال کند و از پرداخت هزینه‏‌ها منع می‌‏شود، عملاً فوتبال ما و تیم‏‌های ما، بعضی‏های‏شان دچار مشکل شده‌‏اند؛ به‏‌خصوص در سال ۹۰. نمونه‏‌ی بارز آن تیم ذوب‌‏آهن است که متأسفانه مشکلاتی برای‏ این تیم خوب آسیایی به‌‏وجود آمده و بازیکنان این تیم که من از نزدیک با آن‏‌ها صحبت داشتم، واقعاً ناراحت و نگران هستند. با توجه به این‏که شما هم اشاره کردید که پول‏‌های زیادی دارد در این راه هزینه می‌‏شود، متأسفانه یک بخش مشکلات برمی‏‌گردد به این‏که مدیران ما عمل‏کرد خوبی ندارند و بخش بعدی‏‌اش هم برمی‏‌گردد باز به خود مدیران و نتیجه‏‌گرایی مدیرانی که به دنبال آن هستند که تیم‏شان، به هرشکلی و در هر زمانی که دارند فعالیت می‌‏کنند، نتیجه بگیرد و این تفکر باعث شده که ما ندانیم این سرمایه‏‌ها را در چه کار و در چه راهی، درست هزینه کنیم.

آقای فرکی، شما با تیم‏تان «نفت تهران»، در حال حاضر در مکان چهارم جدول لیگ بر‌تر ایران قرار گرفته‌‏اید و از بخت کسب سهمیه‏‌ی حضور در لیگ قهرمانان آسیا در فصل آینده برخوردارید. چطور شد که شما به عنوان سرمربی توانستید با تیم‏تان در کمال قناعت و کمبودهایی که وجود دارد، موفق باشید؛ بدون این‏که یک زمین تمرین درست و حسابی داشته باشید و با هزار و یک کمبود دیگر؟

من فکر می‌‏کنم با توجه به همه‏‌ی مشکلاتی که ما در ابتدای فصل داشتیم و با همه‏‌ی کمبودهایی که داشتیم و شاید الان هم داشته باشیم، سعی کردیم کاری انجام بدهیم، عمل‏کردی داشته باشیم و نتیجه‏‌ای را بگیریم که به خیلی‏‌ها نشان بدهیم که می‌‏شود! با برنامه‌‏ریزی منسجم، با وحدت و با کار مستمر و مضاعف، هم از جانب خودمان، هم از جانب مدیران و هم از جانب بازیکنان. کاری که بچه‌‏های ما در تیم نفت کردند، تعجب همگان را برانگیخت. در تاریخ فوتبال ایران سابقه ندارد که تیمی به این شکل به لیگ بر‌تر بیاید و ظرف دو سال این‏ جایگاه بر‌تر را به دست بیاورد و نگاهی هم به سهمیه‏‌ی آسیا داشته باشد.

یعنی به عقیده‌‏ی شما، اتحاد، وحدت و هم‏بستگی و یک‏دلی می‌‏تواند در درازمدت، جبران این همه کمبود‌ها را بکند؟

کرده! شما الان زمین تمرین ما را ببینید. بچه‏‌های ما دارند اظهار نارضایتی می‌‏کنند و خود من هم این شرایط را دارم. یعنی ما به عنوان یک تیم لیگ برتری که الان در رده‏‌ی چهارم جدول قرار گرفته، در یک زمین سفت و ناهموار داریم تمرین می‌‏کنیم. وقتی نگاه می‌‏کنیم و مقایسه می‌‏کنیم با آن‏چه در تلویزیون و بازی‏‌ها می‌‏بینیم و یا بازی‏‌های مختلف را چه در کشورهای عربی و چه در اروپا مقایسه می‌‏کنیم، می‌‏بینیم واقعاً متقاوت است. ما از این لحاظ خیلی مشکل داریم. هروقت تیم ما در یک زمین صاف و هموار قرار می‌‏گیرد و می‌‏خواهد مقابل حریف‏اش بازی کند، کیفیت فوتبال بازیکنان ما به دلیل این‏که تکنیکی هستند، خیلی خیلی متفاوت‏‌تر و بالا‌تر از بازی‏‌ای است که بعضاً در یکی از شهرستان‏‌ها که تیم آن در لیگ هم هست، برگزار می‌‏شود. مسلماً بازی در چنین زمینی، از روی زمین انتقال پیدا می‌‏کند بر روی هوا. حالا جالب است که ما می‌‏خواهیم، برای مثال، فینال جام حذفی‌‏مان را هم در چنین زمینی برگزار کنیم. یعنی شما می‌‏بیند که این مشکلات و رسیدن به این مشکلات، چقدر فکر و برنامه‏‌ریزی می‌‏خواهد. متأسفانه ما در این فضا داریم فوتبال بازی می‌‏کنیم و این نتایج را داریم به دست می‌‏‏آوریم. این وحدت، یک‏دلی و این صمیمیت در فرهنگ فوتبال ما و فوتبالیست‏‌های ما بوده و هست و این می‌‏تواند خیلی از مشکلات را حل کند. طرف دیگر قضیه هم این است که ما داریم در حق ورزشکارهای‏مان ظلم می‌‏کنیم. نه فقط تیم نفت، بلکه کل فوتبالیست‏‌های‏مان که با این شرایط تمرین می‌‏کنند و فوتبال بازی می‌‏کنند و ما از آن‏‌ها انتظار داریم که برای ما کارهای بزرگی، در سطح ملی انجام بدهند.

یکی دیگر از نکات پرسش‏برانگیز فوتبال باشگاهی ایران، تعویض سریع‏‌السیر و بدون حساب و کتاب سرمربیان تیم‏‌های لیگ بر‌تر است. نظرتان در این مورد چیست؟

من هم خوشحال نیستم از این اتفاقاتی که در فوتبال ما می‌‏افتد. این هم برمی‏‌گردد باز به مدیران ما و هم‏چنین هیأت مدیره‏‌ها. هر باشگاهی برای خودش، یک هیأت امنا و یک هیأت مدیره و در رأس آن مدیرعامل دارد. ولی تصمیماتی که گرفته می‌‏شود، از ابتدای شروع کاری و قبل از فصل، بعضاً نتیجه‏‌گرا، احساسی و غیرمسئولانه است. این موارد باعث می‌‏شود که انتخابی که در رابطه با سرمربی هر تیمی، باید ابتدا روی آن بررسی و کار‌شناسی شود، انجام نمی‌‏گیرد و وقتی یک انتخاب بدون کار‌شناسی انجام می‌‏گیرد و وارد مسابقات می‌‏شویم، با اولین اتفاق و با توجه به فشارهایی که به خاطر نگرفتن نتیجه روی مدیران هست، مربیان تعویض می‌‏شوند. اما به اعتقاد من، اگر ما در فوتبال‏مان، مدیران را تعویض کنیم تا سرمربی‏‌ها، خیلی بهتر نتیجه می‌‏گیریم، تا این‏که یک مدیر بیاید و سه‌‏تا سرمربی عوض کند و به دنبال آن باشد که خودش را، پیش تماشاچی‏‌ها، مطبوعات و یا مدیران بالا دست خودش در مجموعه‏‌ی مدیریتی در سازمان و یا صنایعی که تیم را اداره می‌‏کند، از اشتباهاتی که کرده مبرا بکند. به اعتقاد من، این مشکل فوتبال ما هست. ما سال‏‌های قبل به تیم‏‌های عربی ایراد می‌‏گرفتیم که با اولین باخت و دومین باخت مربی عوض می‌‏کردند. امروز شاهد هستیم که ما خودمان با این فرهنگ و با پتانسیل بالایی که در فوتبال کشورمان داریم، متأسفانه در این قسمت، عملکرد ضعیفی داریم. این‏ است که سال‏‌هاست ما شاهد این اتفاق هستیم و به نظر من، این برمی‏‌گردد به مدیران ما. مدیرانی که متأسفانه با مسائل فوتبال هیچ آشنایی ندارند و از جنس فوتبال نیستند.

با توجه به جزییات مشکلات وضعیت فعلی که الان شما به آن اشاره کردید، چه چشم‌‏اندازی فوتبال باشگاهی ایران می‌‏تواند برای سال ۱۳۹۱ داشته باشد؟ آیا شما اصلاً هیچ احتمالی را می‌‏بینید که یک بهبود، یک پیشرفت و تغییر ساختاری در سال آینده، برای فوتبال باشگاهی ایران ایجاد بشود؟

شما سال آینده را می‌‏گویید، من یک ذره جلو‌تر هم می‌‏روم و می‌‏گویم شاید سال‏‌های آینده. چون آن‏چه الان دارد اتفاق می‌‏افتد، چشم‏‌انداز خوبی نیست. مگر این‏که ما واقعاً انقلابی در ورزش به‌‏وجود بیاوریم و به طور کلان سیاست‏‌گذاری‏‌هایی را دنبال کنیم که فوتبال را بسپاریم دست اهل فوتبال. به نظر من، تا وقتی این اتفاق نیافتد و باشگاه‏‌ها به صورت خصوصی، با توجه به حمایت دولت، و داشتن ورزشگاه‏‌ها و زمین‏‌های استاندارد اداره نشوند چشم‌‏انداز خوبی دیده نمی‌‏شود.

مصاحبه‌گر: فرید اشرفیان
تحریریه: بهمن مهرداد