1. رفتن به محتوا
  2. رفتن به مطالب اصلی
  3. رفتن به دیگر صفحات دویچه وله

یادبودی از مسحور جمال، سرایشگر عاشقانه ها

نادیه فضل۱۳۹۳ شهریور ۹, یکشنبه

جلیل احمد نظامی معروف به «مسحور جمال» یکی از پیش کسوتان هنر موسیقی افغانستان و سرایشگر ترانه های حماسی و میهنی به تاریخ 25 آگست در هالند به جاودانگی پیوست.

https://p.dw.com/p/1D4PA
عکس: Asef Maroof

[No title]

مسحور جمال خلاق ترانه های ماندگار «خموش باد زنگهای جنگها / مباد زنده امتیاز رنگها» و یا «بعد از خدا یگانه خدای دلم تویی/ آیینه ی تمام نمای دلم تویی»، در سال 1324 هجری خورشیدی برابر با 1945 میلادی در شهر کابل متولد شد.

او پس از پایان دوره مکتب، به تحصیل در رشته زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه کابل پرداخت و سپس در لیسه حبیبیه این شهر تدریس زبان دری را آغاز کرد. این هنرمند افغان در سال 1367 هجری خورشیدی لقب «کارمند شایسته فرهنگ افغانستان» را دریافت کرد.

کارمند شایسته فرهنگ

مسحور جمال در کنار تدریس زبان به دانش آموزان کشورش، برای هنرمندان زیادی آهنگهای ماندگار ساخته است.

او برعلاوه اینکه یک سرایشگر ترانه های صمیمی محسوب می شود؛ دست توانایی در نواختن آلات مختلف موسیقی داشت، زیبا فلوت می نواخت و در نواختن پرده های سازهای دیگر نیز مهارت کم نظیری داشت.

ببرک وسا، موسیقیدان معروف افغانستان مسحور جمال را یک هنرمند مبتکر و توانا خوانده و در گفتگویی با دویچه ویله گفت: "مسحور جمال یک سنگ بزرگ، مستحکم و اساسی تهداب موسیقی نوین افغانستان بود، فقید مسحور جمال از جمله کسانی بود که می شد بر او حساب کرد و باور داشت که وظیفه ای را که برایش سپرده شده، با امانت داری و به وجه احسن اجراء می کند."

همچنان آقای آصف خرمی، یک تن ازآشنایان و شایقین مسحور جمال با تحسین از شخصیت او گفت: «مسحور جمال در تاریخ هنر موسیقی افغانستان یک شخصیت ویژه بود. یک آدم بسیار صمیمی، دوست داشتنی و آنچه در ویژگی شخصیت او خیلی مهم است، عشق او نسبت به وطنش است. در ترانه هایش نیز می توان دید که دیدگاه او در مورد کشور و وطنش بسیار جدی بود."

اما باوجود چنین احساسی، این هنرمند پیش کسوت افغانستان در مدت بیش از یک و نیم دهه زندگی در خارج، حضور بسیار کمرنگی در مجامع هنری ـ فرهنگی افغانها داشت.

آقای خرمی در گفتگو با دویچه وله در این زمینه گفت، با دریغ در میان مردم ما قضاوت ها به گونه ای بوده که بعضی ها را باید از صحنه حذف کرد و در همه موارد انحصار طلبی وجود دارد: «در مورد مسحور جمال نیز که استاد زبان فارسی بود و عمری در این رشته کار کرد و در موسیقی نیز دست بلندی داشت، اما با وجود آن به دلیل سیاستی که او در گذشته ارتباط بدان داشت، کوشش گردید که اورا نفی کنند و حتی در میان فرهنگی ها نیز برخورد ها سلیقوی صورت می گیرد».

دو فیل بهم جنگیدند و ما زیر پاهایشان خرد و خمیر شدیم

مسحور جمال از آغاز کارهنری اش با رادیو افغانستان در سال 1342 خورشیدی ترانه های ماندگاری سرود، از آن میان:

«شود هستی و قلب و جانم فدایت

ترا می پرستم به پاس وفایت

منم زاده ی دامن کهسار

ز اجداد نامی خود یادگار»

او یکی از کمترین هنرمندانی است که بیشترین ترانه های حماسی و میهنی را سروده است و چنین هنرمندی بدون تردید در رابطه به تحولات خاکی که برایش می سرود: «وطن بهر حفظ تو جان می دهیم/ ترا رونق گلستان می دهیم» بی تفاوت نبود.

به گفته آقای خرمی، مسحور جمال از وضعیت افغانستان ناراحت بود، اما ناامید نبود و می گفت، به هر ترتیبی که باشد، یک روزنه پیدا می شود. اما تحولات افغانستان او را در نهایت مجبور به ترک کشورش کرد.

مسحور جمال در نخستین گفتگوی تلفونی به آقای وسا گفته بود: «دو فیل به هم جنگیدند و ما زیر پاهایشان خرد و خمیر شدیم».

سرانجام سرایشگر: «عشق پاک این میهن همچو خون به رگهایم/ خارزار خاک من گلشن تمنایم» روز پنجشنبه 28 اگست در حظیره موسکووا واقع در شهر آرنهم هالند به خاک سپرده شد.