1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

بازدید یک خبرنگار ایرانی از اردوگاه مرگ آوشویتس

بامداد اسماعیلی۱۳۹۲ مهر ۱۰, چهارشنبه

اردوگاه آوشویتس مهمترین و بزرگترین اردوگاه اسرا در زمان نازیهاست. بین سالهای ۱۹۴۰ تا ۱۹۴۵ بیش از یک ملیون نفر در این اردوگاه به قتل رسیدند. بامداد اسماعیلی، خبرنگار دویچه وله از این اردوگاه در لهستان بازدید کرده است.

https://p.dw.com/p/19sNR
عکس: DW

چند دقیقه‌ای به ساعت دوازده ظهر مانده. با احساسی نه چندان خوش‌آیند درلابی هتل منتظرراهنمایم نشسته‌ام. ازراه می رسد. سلام وعلیکی می‌کنیم ومرا بطرف اتوبوسی می‌برد که چند نفری دیگرنیز در آن نشسته‌اند.

قراراست دسته جمعی برای بازدید از آوشویتس، یکی ازاردوگاه‌های مرگ زمان هیتلر برویم. وسوسه دیدار از چنین مکان خوفناکی همیشه در دل من وجود داشت وبالاخره تصمیم به انجام آن گرفتم.

ازشهر کراکاو (یا کراکوف، Krakau) تا آوشویتس شصت کیلومتر فاصله است. طی یک ساعتی که درراه هستیم فیلمی از جنایاتی که در آوشویتس صورت گرفته به نمایش می‌گذارند. صحنه‌های فجیعی که دیدنش انسان را به لرزه می‌اندازد وضمنأ آماده دیدار جایی می‌شود که این جنایات درآنجا صورت گرفته است.

سرانجام به پارکینگی می‌رسیم که ده‌ها اتوبوس درآن پارک شده ومردم دسته دسته برای دیدارکوره‌های آدم‌سوزی و اتاق‌های گازآرام وبی‌صدا درحرکت‌اند وسپس به صف طویلی می‌رسیم که برای دیدار محل باید درآن ایستاد. سالانه بیش از یک ونیم میلیون نفر از آوشویتس که بزرگترین ومهمترین اردوگاه مرگ نظام هیتلری است دیدن می‌کنند.


" کار آزادی می‌آورد "

راهنماها مردم را به گروه‌های بیست، سی نفره تقسیم می‌کنند. درهرگروه به زبانی خاص توضیحات لازم داده می‌شود. قراراست ابتدا از آوشویتس یک وسپس آوشویتس دو که به کمپ بیرکناو ( Birkenau) معروف است بازدید کنیم.

بالاخره به در ورودی اصلی آوشویتس یک می‌رسیم. برسر دروازه این کمپ که درتمام فیلم‌های مستند دیده می‌شود و بازدیدکنندگان نیربا آن عکس می‌گیرند، این جمله معروف به چشم می‌خورد: " کار آزادی می‌آورد " (Arbeit macht frei).

درون کمپ همانند یک سربازخانه قدیمی است. ساختمان‌های آجری قدیمی وبدون نشانه‌ای از زیبایی وسلیقه که دلزدگی خاصی در انسان ایجاد می‌کند. حالت عجیبی به من دست می‌دهد. همچنانکه که توریست‌ها از این ساختمان به آن ساختمان می‌روند، زندانیانی را مجسم می‌کنم که هفتاد سال پیش از این ساختمان به آن ساختمان رانده وکم کم برای مرگ آماده می‌شدند.

از وقتی که اسرا به کمپ مرگ می‌رسیدند تا وقتی که به سالن‌های گازوکوره‌های آدم سوزی برده می‌شدند بین یک روز تا چندماه طول می‌کشید. در این مدت آنان را به کارهای اجباری وادار می‌کردند.

آثار جنایات در ساختمان‌های مختلف

برای بازدیدکنندگان ازکمپ، هرساختمانی را به موضوعی خاص اختصاص داده‌اند. به عنوان مثال دریک سالن کوهی از مسواک‌ها، ودرسالن‌های دیگرعینک‌ها، چمدان‌ها و کفش‌های قربانیان انباشته شده بود.

من وبقیه بازدیدکنندگان که اکثرأ غمگین ومتاثربودیم، مرتبأ ازوسایل بازمانده ازیک میلیون وصدها هزارانسانی که فقط دراین اردوگاه به فجیع‌ترین شکل ممکن جان باخته بودند عکس وفیلم تهیه می‌کردیم.

تنها سالنی که اجازه عکسبرداری درآن داده نمی‌شد سالنی بود که هفت تن موی سرقربانیان درآن انباشته شده بود. نازی‌ها ازاین موها برای تولید پارچه استفاده می‌کردند.

راهنمای لهستانی گروه ما برای تغییر روحیه بازدیدکنندگان با لبخندی تلخ گفت: «خوشبختانه نازی‌ها نرسیدند تمام آثار جنایات خود را ازبین ببرند وبه اندازه کافی مدرک باقی گذاشته‌اند که گوشه‌ای از آنها را شماها می‌بینید».

بعد ازآن به بلوک یازده رفتیم. آنجا زندانی بود در داخل این زندان! نازیها برای این که همه چیز قانونی جلوه کند، دراین ساختمان اتاقی بعنوان دادگاه نیز ایجاد کرده بودند. برخی از زندانیانی که خلاف نظرآنها رفتارمی‌کردند دراین دادگاه محاکمه وبه کارهای شاق‌تری محکوم می‌شدند.

پس ازبازدید از سلول‌های مختلف، راهنمای گروه ما را به اتاق خاصی هدایت کرد. دراین اتاق چند سلول یک متر در یک متر وجود داشت که یک انسان می‌توانست فقط ایستاده در آن سرکند اما نازی‌ها شب‌ها زندانیان را پس از یک روز سخت با کارهای طاقت‌فرسا درهمین سلول‌های یک متردریک متر زندانی می‌کردند، در هر سلول چهار نفر.

درکناراین زندان ازمیدان اعدامی هم بازدید کردیم. تا سال ۱۹۴۳ زندانیان دراین میدان اعدام می‌شدند.

اتاق گاز و کوره‌های آدم‌سوزی

پس از سال ۱۹۴۳ جنایتکاران نازی به فکر ایجاد اتاق‌های گاز و کوره‌های آدم‌سوزی افتادند که بتوانند سریعتر وارزان‌تر تعداد بیشتری را نابود کنند.

پس از این بازدید ما را به دیدار اتاق گاز بردند. اتاقی بود بدون پنجره، خالی، با دیوار‌های سیمانی که سوراخ بزرگی در سقف داشت. ازاین سوراخ گاز وارد اتاق می‌شد وزندانیان را می‌کشت. درکناراتاق گاز کوره‌های آدم سوزی وجود داشت که دیدارش برای ما بسیار غم‌انگیز بود.

بعد ازآن به آوشویتس ۲ رفتیم که در سه کیلومتری این کمپ بود. قطار اسرا نخست به اینجا وارد می‌شد وسپس اسیران را برای نابودی یا کاراجباری تقسیم می‌کردند. آوشویتس ۲ بزرگترین کمپ آدمکشی نازی‌ها در اروپا بود. دراین کمپ معمولا حدود ۹۰ هزار اسیرهمزمان نگهداری می‌شدند تا نوبت کشتن‌شان برسد.

راهنما ما را به محلی برد که بیشتر به یک خوکدانی شباهت داشت. دراین محل اسرا در تخت‌های سه طبقه و درهر طبقه پنج نفرمی‌خوابیدند. درچنین ساختمان محقر و کوچکی حدود پانصد نفر همزمان نگهداری می‌شدند.

بعد از پنج ساعت بازدید ازنقاط مختلف این کمپ بطرف اتوبوس‌ها بازگشتیم .بازگشتی که درفکر و سکوت کامل بازدیدکنندگان به پایان رسید.