1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

۹۰ عکس از دیوارهای شهری در گیرودار سنت و مدرنیته

مریم انصاری۱۳۹۲ تیر ۶, پنجشنبه

"دیوارهای شهر من" نمایشگاه عکاسی است که روز جمعه ۷ تیرماه در نگارخانه ‌آرته تهران گشایش می‌یابد. در این نمایشگاه ۹۰ عکس از ۱۷ عکاس را می‌توان دید. تصویر دیوارهای شهری بی دروپیکر و پرتناقض: تهران!

https://p.dw.com/p/18xFB
عکس: مهسا-مرسی

از روز جمعه، ۷ تیرماه نمایشگاهی در "نگارخانه آرته" در تهران برگزار می‌شود که نمایش شهری پرتناقض است با فرم‌ها و شکل‌هایی که گاه تصویر آن به صورت قاب عکسی در ذهن رهگذر نقش می‌بندد، گاه حتی دیده هم نمی‌شود و "بیننده" بی‌تفاوت از کنارش می‌گذرد و به قول برگزارکننده‌اش، رضا منصوری‌نژاد: «پر از تناقض‌هایی‌ است که روزانه با آن برخورد داریم. از دیوارهای مدرن گرفته تا دیوارهای کثیف، دیوارهای قدیمی یا طرح‌هایی که روی آن بوده و به مرور زمان پاک می‌شود.»

عکس‌ها متعلق به عکاسانی با نگاه‌های مختلف به دیوار شهر است. از شمال تا جنوب تهران و از شرق تا غر‌ب ‌آن.

یکی از کارهای سارا مسینایی
یکی از کارهای سارا مسیناییعکس: سارا-مسینایی

رضا منصوری‌نژاد می‌گوید: «آدرسی هم لازم نیست، یعنی آن قدر گویاست که وقتی می‌گوییم "دیوارهای شهر من" تمام تصاویر گویای شهر تهران است. شما می‌توانید یک گرافیتی را توی جنوب تهران ببینید و ممکن است در شمال تهران ببینید. یا یک دیوار گلی را در الهیه ببینید که شمال تهران است و یک نمای مدرن را در جنوب تهران ببینید. یعنی این تفاوت را اصلاً نمی‌شود بین‌شان گذاشت. چون دقیقاً کل تهران درگیر بین سنت و مدرنیته است.»

عکاسان آبتین آبتین، فرهاد آذرین، آریا ابوالحسنی، مونا بزرگی، هوفر حقیقی، گلریز خالقی، منصور شمسی، امید طاری فرد، لیلا ظلی، آرزو عمیدی، فائقه کلانتری، سارا مسینایی، رضا منصوری نژاد، نسترن محمدی، محمدرضا ماندنی، مهسا مرسی، وزروان روح بخشان هستند.

عکس‌ها در اندازه‌های ۲۰×۲۰ و ۳۰×۲۰ سانتی‌متر به نمایش گذاشته شده‌اند و به گفته برگزارکننده نمایشگاه در واقع یک قاب کوچک است تا چشم را مدتی درگیر خودش کند و از نظر ارائه یک شکل واحد داشته باشد. او می‌افزاید: «ولی ما داخل قاب‌ها را می‌بینیم که تصاویر و نگاه‌های مختلفی دارد. براین اساس از هر عکاس چهار یا شش کار در نظر گرفتیم.»

زشت و آزاردهنده، زیبا و مدرن

به گفته‌ی رضا منصوری‌نژاد معیار انتخاب عکس‌ها در نمایشگاه "دیوارهای شهر من" گذشته از زیبایی‌شناسی کارها، نشان دادن این واقعیت بوده که: «در واقع این شهر هیچ چیزش به هیچ چیزش نمی‌خورد از نظر تصویری و ظاهری و کل عکس‌ها هم بر این اساس انتخاب شده‌اند. یعنی شما هم تصاویر زشت و آزاردهنده می‌بینید، هم تصاویر جالب، زیبا و مدرن در کارها می‌بینید.»

یکی از کار‌های امید طاری‌فرد
یکی از کار‌های امید طاری‌فردعکس: Omid Tarifard

او معتقد است که حتی به راحتی نمی‌توان گفت کدام تصویر تهران بر دیگری می‌چربد: «شما وقتی وارد یک کوچه می‌شوید، هم نمای سنتی ساختمانی را می‌بینید که تازه ساخته شده و هم یک نمای مدرن می‌بینید. یعنی به نظر من این شهر هنوز درگیر این است که سنت را نگه دارد، حفظ کند و یا اینکه وارد فضای مدرن شود.»

گرافیتی، هنر "زیرزمینی"

در یکی از عکس‌ها یک گرافیتی دیده می‌شود؛ هنری که در ایران هنوز مجالی برای بروز نداشته است. به گفته رضا منصوری‌نژاد: «برخلاف جاهایی که فضاهایی برای این کار اختصاص می‌دهند، ما در تهران چنین فضایی نداریم و اکثراً فکر می‌کنیم فضاها طوری‌ست که دور از چشم بقیه این‌ها کار می‌شود و آن قدرهم در نمای شهر جایی ندارد که بگوییم ما این گرافیتی‌ها را دائم داریم می‌بینیم. مقدارش خیلی کم است. در واقع آنها دارند روی یک مجموعه از این گرافیتی‌ها کار می‌کنند.»

حدود سه ماه برای جمع‌آوری عکس‌ها وقت گذاشته شده است. در این ۳ ماه بعضی‌ها همچنان به عکاسی ادامه داده‌اند، ازجمله خود برگزار‌کننده‌ی نمایشگاه: «من هنوزهم که نمایشگاه تمام شده، باز همچنان دارم عکاسی می‌کنم و برایم این قضیه تمام شده نیست. چون هنوز چیزهای جالبی می‌بینم، پیدا می‌کنم و درگیرش می‌شوم و یک عده هم در آرشیو‌شان این عکس‌ها را داشتند.»

قیمت عکس‌ها هرکدام ۱۰۰ هزار تومان است تا علاقمندان بتوانند مجموعه‌ای را درکنار هم بخرند و «پازلی زیبا کنار هم بچینند».

«شهری که چندان به شهر نمی‌ماند»

فرهاد آذرین، عکاس و منتقد هنری، درباره نمایشگاه عکاسی "دیوارهای شهر من" نوشته است: «دیوارهای شهر من حکایت شهریست که چندانی هم به یک شهر نمی‌ماند، یک محله حفاظت شده قدیمی، که مشخصه هر شهر تاریخمندیست. جایی ندارد که بشود به یک توریست که اگر بیاید نشان داد، از کوچه باغ‌های معروفش چیزی نمانده و زیبایی زمخت کوه‌پایه ایی‌اش را معماری اجق وجق مخدوش و مضمحل کرده است. حتی از چنارها و انارهای با شکوهش، از باغ‌های نسترنش هم نشانی نیست.»

این منتقد هنری در ادامه می‌نویسد: «خلاصه شهریست که شکل شهر نیست. محدوده که ندارد، نه مردمش مال خودش است و نه خیابان و ساختمان‌هایش به دردش می‌خورد. حالا ما هرکدام با ابزار و عدسی خودش در این شهر دنبال در و دیواری گشته است که مال این شهر، شهر ما باشد!! این که یافته‌ایمش یا نه، قضاوتش با چشمان شماست.»