1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

وب‌گردی؛ اعدام نوجوان ۱۷ ساله در ملاء عام

۱۳۹۰ شهریور ۳۰, چهارشنبه

بار دیگر جمهوری اسلامی ایران نوجوانی را که زیر سن قانونی مرتکب قتل شده است، این‌بار جلوی چشم ۱۵ هزار تماشاچی اعدام کرد. از دقایقی بعد از اعدام، فضای مجازی فارسی زبان پر از اخبار و واکنش‌ها به این اعدام است.

https://p.dw.com/p/12dcc
عکس: AP

روز چهارشنبه، ۳۰ شهریور ۱۳۹۰، علیرضا ملاحسنی، نوجوان ۱۷ ساله‌ای که در یک درگیری خیابانی روح‌الله داداشی، یکی از قهرمانان بدن‌سازی ایران را به قتل رسانه بود، اعدام شد. اجرای مراسم اعدام علیرضا ملاحسنی در ملاء عام صورت گرفته‌است و بنا به گزارش رسانه‌های رسمی داخل ایران، نزدیک به ۱۵ هزار نفر در مراسم حضور یافته و شاهد اعدام وی بوده‌اند.

دیروز، ۲۹ شهریور ۱۳۹۰، «روز جهانی کودک» بود. ایران نیز یکی از کشورهایی است که کنوانسیون حقوق کودک سازمان ملل متحد را امضا کرده است؛ کنوانسیونی که براساس آن همه‌ی افراد زیر ۱۸ سال کودک محسوب شده و نباید مجازات آن‌ها با بزرگسال یکسان باشد. طبق این کنوانسیون اعدام کودک به هر جرم و دلیلی که باشد ممنوع است. با این‌حال جمهوری اسلامی ایران یکی از معدود کشورهایی است که در آن مجازات اعدام اجرا می‌شود و با نقض مفاد کنوانسیون حقوق کودک، مجرمان زیر ۱۸ سال را نیز اعدام می‌کند.

 پیش از این دستگاه قضایی جمهوری اسلامی ایران برای آنکه وانمود کند به مفاد کنوانسیون حقوق کودک پایبند است، نوجوان متهم به قتل را تا سن ۱۸ سالگی‌اش در زندان  نوجوانان نگاه داشته و بعد از آن‌که ۱۸ ساله شد، به زندان بزرگسالان منتقل کرده و اعدام می‌کرد. اما این بار مسئولان قضایی حتی این ظاهرسازی رایج را هم اعمال نکرده و علیرضا ملاحسنی ۱۷ ساله را قبل از رسیدن به سن قانونی  اعدام کرده‌اند.

علیرضا ملاحسنی در تیرماه ۱۳۹۰، روح‌الله داداشی را در نزاع خیابانی به قتل رساند و چند روز بعد بازداشت شد، تنها نزدیک به دو ماه بعد از دستگیری، محاکمه او به پایان رسید، حکم صادر، در دادگاه تجدیدنظر تایید و علیرضا ملاحسنی در ملاء عام اعدام شد. این درحالی است که روند دادرسی اتهام قتل و صدور حکم  در دستگاه قضایی ایران ماه‌ها و گاه سال‌ها به طول می‌انجامد.

بلافاصله بعد از انتشار خبر اعدام قریب‌الوقوع  این نوجوان در ملاء عام، کاربران فضای مجازی واکنش‌های خود به این خبر را در شبکه‌های اجتماعی و وبلاگ‌های خود  ثبت کردند.

پانزده هزار تماشاچی اعدام


سال‌ها است که جمهوری اسلامی ایران علیرغم مخالفت‌ها و انتقادهای جدی جامعه جهانی و فعالان حقوق بشر، به اعدام مجرمان جرایمی چون قتل، قاچاق و جرایم سیاسی ادامه می‌دهد. آمارها می‌گویند که به طور متوسط، هر روز ۲ نفر در ایران اعدام می‌شوند و ایران بعد از چین، با بیشترین میزان اعدام در جهان مواجه است. اما این‌بار بسیاری از واکنش‌ها به حضور جمعیت ۱۵ هزارنفری برای تماشای مراسم اعدام قاتل نوجوان است.

نفیسه، یکی از کاربران «فیس‌بوک» در یادداشتی در صفحه‌ی شخصی خود می‌نویسد:«به باور من جمهوری اسلامی، مدت‌هاست که از قانع کردن من و امثال من دست برداشته است. از نظر آن‌ها ما از دست رفتنگانی هستیم که یا باید خفه شویم، یا به زندان رویم یا به خارج از کشور. جامعه‌ی هدف جمهوری اسلامی همین مردمانی هستند که صحنه‌ی قتل را می‌بینند».

Infografik Hinrichtungen 2010 englisch
شمار اعدام‌ها در سال ۲۰۱۰


این کاربر «فیس‌بوک» با اشاره به این‌که فعالان اجتماعی ایران باید به این مساله که ۱۵ هزار نفر جمع می‌شوند تا اعدام یک نوجوان را تمشا کنند دقت کرده و این واقعه را خوب تجزیه و تحلیل کنند، نوشته است: «درس این ماجرا برای ما اکتیویست‌ها این است که زمین بازی چنین قدرت‌نمایی‌هایی، همان ۱۵ هزار نفری هستند که آمدند و دیدند و روزشان ساخته شد و رفتند. باید این زمین بازی را تصرف کرد. جمهوری اسلامی، علی‌رغم همه‌ی هزینه‌ها و زحمت‌ها، دارد سعی می‌کند زمین بازی اکتیویست‌ها را که روزنامه و اینترنت و ارتباطات و خیابان باشد، از دست آن‌ها بگیرد. باور کنید جمهوری اسلامی به نسبت هزینه‌ای که می‌کند، بسیار کمتر موفقیت حاصل می‌کند. ما هم باید این زمین بازی ۱۵ هزارنفری را بگیریم و من یقین دارم که هزینه‌های ما کمتر و موفقیت‌های ما بیشتر خواهد بود.»

کافه‌چی، یکی از کاربران «توئیتر» هم با ابراز حیرت از جمعیت ۱۵ هزار نفری که جمع شده‌اند تا اعدام نوجوان را تماشا کنند، نوشته است:«سرگرمی ملت از تماشای فیلم اخراجی‌ها، رسیده به تماشای مراسم اعدام. به همین رضایت دهیم تا کار به مسابقات گلادیاتوری نرسیده است.»

گردانندگان صفحه‌ی «دوستداران محیط زیست در ایران» نیز با این‌که رویه‌ی صفحه‌ی محیط زیست آن‌ها تخصصی است، در یادداشتی کوتاه نوشته‌اند:« این مردم از بزرگ و کوچک، از زن و مرد، به تماشای مراسم اعدام آمده‌اند...آن‌چه که مهم است شور و اشتیاق و علاقه‌ی زایدالوصف مردم ایران به تماشای صحنه‌ی کشتن یک انسان است. در کدام کشور دنیا و بین کدام ملت مترقی و بافرهنگی مردم از صبح زود به تماشای کشتن یک انسان می‌آیند و با دیدن صحنه‌ی جان کندن و مرگ همنوع خود این چنین لذت می‌برند، به هیجان می‌آیند و حتا با موبایل‌های خود از صحنه فیلم می‌گیرند تا نشان دوستانشان دهند؟ بعد هم شاد و خندان به خانه برمی‌گردند تا صبحانه‌شان را با لذت بیشتری میل کنند؟ پس این انسانیت و عطوفت و فرهنگ و تمدنی که ادعای داشتنش را می‌کنیم کجاست؟ ما مردم ایران کجای تاریخ ایستاده‌ایم؟»

بحث دیرینه‌ی قصاص در برابر قتل عمد

با متوسط روزانه‌ی ۲ اعدام در روز و اعدام چشمگیر و رو به فزونی نوجوانان، جمهوری اسلامی ایران یکی از بدترین کارنامه‌ها را در جهان دارد. سال‌هاست که فعالان حقوق بشری بسیاری علیه مجازات اعدام و برای لغو این مجازات تلاش می‌کنند. با این‌حال هنوز اقشار مختلفی از مردم از مجازات اعدام طرفداری می‌کنند و خانواده‌های بسیاری از مقتولین دیه نگرفته و از حق قصاص استفاده می‌کنند.

در صفحه‌ی ویژه‌ی یادبود روح‌الله داداشی در «فیس‌بوک» بسیاری از هواداران او با ابراز خوشحالی از اعدام نوجوان ۱۷ ساله‌ی قاتل، عکس‌های مراسم اعدام را پست کرده و شادمانی می‌کنند. اما کاربران دیگر که مخالف با اعدام هستند، باز بحث دیرینه‌ی سلب حق اصلاح مجرم با اعمال مجازات اعدام را پیش کشیده و دستگاه قضایی که اختیار جان آدمی را در دستان یک خانواده‌ی  داغ‌دیده قرار می‌دهند را سرزنش می‌کنند.

محمد مصطفایی، وکیلی که دفاع از پرونده‌ی برخی از نوجوانان متهم به قتل را برعهده داشته است، در وبلاگ خود نوشته است: «من با ده‌ها نفر از کسانی که کمتر از ۱۸ سال سن داشته و مرتکب قتل شده‌اند، ملاقات نموده و با آن‌ها مصاحبه کرده و تحقیق‌های جرم‌شناسانه انجام داده‌ام. وکالت ۴۲ نفر از این کودکان را پذیرفته و پرونده‌ی آن‌ها را مطالعه کرده‌ام. تمام گفته‌های علیرضا را نیز مطالعه و تجزیه و تحلیل کرده‌ام و من می‌گویم که هیچ‌کدام این نوجوانان دارای رشد عقلانی نبوده و همگی دوران گذار کودکی را طی می‌کرده‌اند و حال و هوای کودکی در ذهن همه‌ی آن‌ها وجود داشت.»

این وکیل دادگستری با تاکید بر اینکه این کودکان ناخواسته مرتکب قتل شده‌اند، می‌نویسد.«اما در مقابل ما با قصد ونیت و برنامه‌ریزی قبلی می‌خواهیم نوجوان بی‌اراده‌ای را در منظر عموم به قتل برسانیم. بیانیه صادر می‌کنیم، ملت را خبردار می‌کنیم که در میدان شهر جمع شوند و از صحنه‌ی نمایشی که حکومت جمهوری اسلامی فراهم کرده است، عکس و فیلم یادگاری بگیریم.»

نویسنده‌ی وبلاگ «آزادگی» هم در یادداشتی که خطاب به خانواده‌ی روح‌الله داداشی که در این جنایت به قتل رسید نوشته، می‌گوید:«قاتل فرزند و برادر شما تنها جوان دستگیرشده نیست. فرهنگی است که باعث می‌شود برخورد دو آیینه ماشین به‌هم منجر به قتل شود. قاتل فرزند شما یک فرد نیست، بلکه فرهنگ، سیاست و تعلیم و تربیت اشتباهی است که منجر می‌شود تا نوجوانی چاقو در جیب خود بگذارد و به خود اجازه‌ی استفاده از آن را بدهد.»

روند دادرسی ضربتی به پرونده‌ی علیرضا ملاحسنی در کمتر از ۲ ماه با اعدام او در ملاء عام به پایان رسید. زمان اندکی که برای دفاع از خود، برای متهم بزرگسال نیز ناکافی است، چه رسد به یک نوجوان.

FS/ YK